دادورزی: رئیس کانون وکلای دادگستری استان بوشهر، در آیین اختتامیه دومین جشنواره ملی «قلم وکیل» با لحنی صمیمی، دردمند و عدالت‌خواهانه به بیان دیدگاه‌های خود درباره نقش وکلا و قلم در جامعه امروز پرداخت. سیروس شهریاری در آغاز سخنان خود با ابراز تأسف عمیق از حادثه دردناک آتش‌سوزی در بندرعباس، گفت:حادثه دلخراش بندرعباس همه ما […]

دادورزی: رئیس کانون وکلای دادگستری استان بوشهر، در آیین اختتامیه دومین جشنواره ملی «قلم وکیل» با لحنی صمیمی، دردمند و عدالت‌خواهانه به بیان دیدگاه‌های خود درباره نقش وکلا و قلم در جامعه امروز پرداخت.

سیروس شهریاری در آغاز سخنان خود با ابراز تأسف عمیق از حادثه دردناک آتش‌سوزی در بندرعباس، گفت:حادثه دلخراش بندرعباس همه ما و حتی جنبش اجتماعی شهر بوشهر (فستیوال کوچه) را تحت تأثیر قرار داد. یکی از حوزه‌هایی که وکلا باید حضور مؤثر داشته باشند، همین حوادث و وقایع تلخ است. اگر حادثه‌ای رخ می‌دهد، قلم وکیل باید در راستای تحقق عدالت توزیعی به میدان بیاید و برای جبران خسارت‌ها و احقاق حق تلاش کند.

شهریاری با تاکید بر اینکه حضور مدعوین سرمایه و افتخار کانون وکلای بوشهر است با ابراز گلایه‌ از اتحادیه سراسری کانون‌های وکلا گفت: متأسفانه اتحادیه نه در مراسم افتتاحیه و نه در اختتامیه حضور نیافتند. اگر لازم باشد، دلایل آن را در جای دیگری بیان خواهم کرد. با این حال، از کانون‌های محترمی که قدم رنجه کردند و حضورشان را به ما هدیه دادند، صمیمانه سپاسگزارم.

رئیس کانون وکلای دادگستری استان بوشهر با اشاره به قصد اولیه‌اش برای ایراد سخن درباره جایگاه وکلا و قلم، تصریح کرد: ما وکلا باید هم مدافع عدالت باشیم و هم صدای بی‌صدایان؛ قلم ما نه ابزار سکوت، که فریاد امید، عدالت و کرامت انسانی است. تصمیم داشتم درباره نقش وکلا در جامعه و قدرت قلم صحبت کنم، اما ترجیح می‌دهم دل‌نوشته‌ای را که از دل یک شهروند نیازمند برآمده، دل‌نوشته‌ای برای عدالت، برای بیداری، برای انسان با شما به اشتراک بگذارم:

«ای قلم، ای امانت‌دار راز نخستین راوی اندیشه‌های بلند، شاه خاموش خون‌ها، برگی از سینه داغدار بشر. بنویس از زخم‌های کهنه زمین؛ زخمی که نیزه فقر، شمشیر تبعیض و تازیانه بیداد بر جان‌ها نشانده است. بنویس از هیاهوی مسموم زور و زر، از صدای در گلومانده دربدر، از گرسنگان، از دستان پینه‌دار کارگران، از کودکان، از گهواره‌های سرد با خواب نان. بنویس از بیماران بی‌دارو، از یتیمان و زباله‌گردان، از مرزداران بی‌مزد زاهدان که حافظ امنیت کاخ‌های تهران‌اند. بنویس از وجدان خفته، از مرگ انسانیت در هیاهوی بازار سوداگران.

ای قلم، شمشیر حق رعیت باش، نه حریر ناز مصلحت. بنویس از بی‌آبی دریاچه‌ها، از غم شهر نیروگاهی که روشنایی‌اش را ندارد، از کشاورزی که دیگر رمق کاشتن ندارد. بنویس از پدر شرمگین بر سفره خالی، در سرزمینی با دومین ذخیره گاز جهان. بنویس بی‌هراس، که اگر خاموش بمانی، ندای حق در گلو می‌پوسد؛ اگر خیانت کنی، آیندگان بر خاکستر آرزوهای ما می‌گریند. برخیز؛ رعد شو، طوفان شو؛ آسمان نابرابری را بشکاف و نوید صبح را در رگ‌های زمین جاری کن. بنویس تا بغض‌ها شکسته شوند، تا درهای بسته امید باز گردند، تا فردا بر ویرانه امروز فواره‌های بازی کودکان شود. ای قلم، رنگ حرمت بگیر؛ سازنده تاریخ باش، نه تنها راوی آن.»

 

بیشتر بخوانید:

این جشنواره باید به یکی از پایه‌های اصلی نهاد وکالت تبدیل شود

  • منبع خبر : پایگاه خبری دادورزی