این گفت‌وگو بخشی از کتاب «زن بوشهری و حقوق و قضا» است؛ مجموعه‌ای از گفتگوهای خانم سیده فاطمه یاحسینی با چهره‌ای اثرگذار در حوزه تاریخ، حقوق و نقش زنان در جنوب ایران. در این بخش، سیده فاطمه یاحسینی با سیدقاسم یاحسینی، پژوهشگر و مورخ برجسته بوشهری، به گفت‌وگو نشسته است. او در این مصاحبه می‌کوشد مقام […]

این گفت‌وگو بخشی از کتاب «زن بوشهری و حقوق و قضا» است؛ مجموعه‌ای از گفتگوهای خانم سیده فاطمه یاحسینی با چهره‌ای اثرگذار در حوزه تاریخ، حقوق و نقش زنان در جنوب ایران. در این بخش، سیده فاطمه یاحسینی با سیدقاسم یاحسینی، پژوهشگر و مورخ برجسته بوشهری، به گفت‌وگو نشسته است. او در این مصاحبه می‌کوشد مقام تاریخی و پیشگامی این چهره فرهنگی را در حوزه‌های ژورنالیسم و حقوق زنان در بوشهر به تصویر بکشد و سهم او را در شکل‌گیری روایت‌های محلی از تاریخ زنان بازشناسی کند.

سیده فاطمه یاحسینی

** آقای یاحسینی! اکنون پس از بحث نسبتاً مفصل درباب نخستین قاضی زن بوشهری و ایران و همچنین نسل اول وکلای زن بوشهری، اگر مایل هستید از تاریخ دیروز و گذشته بیرون بیائیم و به حال بپردازیم.

ـ موافق هستم، با این تبصره که متأسفانه اطلاعات من درباب گذشته زنان بوشهر، بسیار بیشتر از حال است! با این وجود فکر کنم در خلال جلسات مصاحبه­‌های پیشین، متوجه موانع و فقدان آمارهای بدیهی و پیش پا افتاده برای شناخت و تحلیل «حال» زنان شده باشید!

**بله متوجه هستم. البته در لابلای مطالب گذشته، شما کم و بیش، گریزی هم به حال بوشهر و حضور فعّال و پرنشاط زنان و دختران بوشهری در حوزۀ حقوق و قضا زده‌­اید. هر چند اندک و حاشیه‌­ای!

ـ در حد توان ناچیزی که داشته و دارم.

**اما می‌­خواهم این بار به صورت مصداقی، درباب یک شخصیت پُر تلاش، مؤثر در فضای مطبوعاتی و رسانه­‌ای بوشهر و ضمناً پرکارترین خانم حقوق­دان بوشهری در حوزه نگارش و انتشار مطالب و مسائل حقوق و قضا و همچنین انتشار چندین عنوان کتاب مستقل با محوریت حقوق و قضا، صحبت کنید!

ـ فکر کنم منظورتان خانم راضیه عقیلی مهر باشد!

**آفرین! کاملاً درست حدس زدید! مثل این که فکر مرا می­‌خوانید!

ـ نه فکرتان را نمی­‌خوانم، اما این ویژگی که برشمردید، در بوشهر فقط یک مصداق دارد و آن هم این خانم محترم است. اما واقعیت این است که من با وجود آشنایی بیست ساله با ایشان و مطالعه دو، سه کتاب از خانم عقیلی مهر، شناخت عمیق و روشنی از زندگی، کارها و لیست کامل آثارشان ندارم. اجازه بدهید با ایشان، که مقیم بوشهر هستند، تماس تلفنی بگیرم، این اطلاعات را اخذ کنم و سپس به پرسش­‌های شما به طور دقیق و مصداقی پاسخ بدهم.

** خیلی هم خوب […]

قبل از همه، لطفاً به طور کوتاه، اندکی درباب زندگی­نامه ایشان بگوئید.

ـ سرکارخانم راضیه عقیلی‌مهر به گفته خودشان، که در واتس آپ، در نیمه اول مرداد ماه ۱۴۰۴، به پرسش‌­های متعدد من با صبر و حوصله پاسخ دادند، متولد ۱۳ دی ماه ۱۳۶۴ در محله کوتی بندر بوشهر است. یعنی اکنون زنی چهل ساله است.

**نمی­‌دانم چرا ناخودآگاه یاد رمان «چهل سالگی» خانم ناهید طباطبایی افتادم.

ـ من هم مثل شما این رمان جذاب و همچنین رمانی دیگر از این خانم نویسنده، با عنوان «شصت سالگی» را خوانده و از هر دو لذت برده‌­ام. اما خانم عقیلی‌­مهر، متعلق به نسل و روزگار، سرگذشت دیگری است.

**بله همین طور است!

ـ تبار ایشان اهل کازرون و شیراز است. پدر و مادرش به نوشته خودش «بی سواد و از جامعه شریف کارگری و بازاری» بودند. در یک خانواده پُرجمعیت دوازده نفره؛ البته چهار نفر از برادر و خواهرانش در کودکی فوت شدند، متولد شد. راضیه خانم از میان فرزندان زنده مانده، نفر ششم، ولی در اصل فرزند دهم خانواده بود.

**چقدر عجیب و پُر کشش، زندگی ایشان به یک رمان می­‌ماند!

ـ بله همین طور است. امیدوارم روزی فرصت کند و زندگی­نامه خودش را بنویسد!

مدرسه را کجا رفته است؟

ـ دوران پیش دبستان و دبستان را در مدرسه ۱۳ آبان، در چهار محل بوشهر یا خیابان لیان شرقی گذراند. دورۀ سه سالۀ راهنمایی را نیز در مدرسه راضیه، واقع در شهرک فضیلت کنار ساختمان «کانون فرهنگی پرورشی کودکان و نوجوانان بوشهر» گذراند.

خانم­ عقیلی مهر در شش سالگی.

 

تحصیلات دبیرستان را در دبیرستان «فاطمه زهرا»، شاهدخت اسبق و صدیقه رضایی سابق، واقع در خیابان رئیس­علی دلواری سپری کرد. سال ۱۳۸۲ در رشته ریاضی و فیزیک دیپلم گرفت.

مدتی پس از اخد دپیلم، وارد بازار کار شد و چند سال بعد وارد دانشگاه آزاد اسلامی شعبه بوشهر شده و در رشتۀ حقوق به ادامه تحصیل پرداخت. در تابستان سال ۱۳۹۱موفق به گرفتن لیسانس شد. فوق لیسانس خود را نیز در حقوق خصوصی در سال۱۳۹۵ از دانشگاه آزاد یزد، اخذ کرد.

**خانم عقیلی­ مهر از چه سالی کار ژورنالیسم را آغاز کرد؟

خودش در این باره برای من نوشته است: «از سال ۱۳۸۴، ابتدا به عنوان کارمند و بیشتر تایپیست، وارد هفته‌­نامه وزین «پیغام» در بوشهر، به سردبیر آقای علی هوشمند و مدیرمسئولی دکتر رضا معتمد شدم. همزمان به دلیل ادغام هفته­‌نامه و «انتشارات شروع» افتخار فعالیت در هر دو نهاد فرهنگی و مطبوعاتی را داشتم.

در دفتر هفته­‌نامه پیغام، که آن موقع در خیابان نادر بود، با هم­نشینی در کنار بزرگان ادب استان، شاعران و نویسندگان و سیاسیون استانی و کشوری، که بسیاری از آنان حیات را بدرود گفته‌­اند، تحت تاثیر قرار گرفتم و علاقه­‌مند به مطبوعات و کار ژونالیستی شدم؛ از این روی فعالیت حرفه­‌ای رسانه­‌ای خودم را در نشریه پیغام و مشخصاً از سال ۸۵ با نوشتن مطلب، گزارش، خبر و گاهی داستان کوتاه، آغاز کردم. در طول دوران فعالیت‌های مطبوعاتی، همواره استاد عباس عبدی، الگوی من در تحلیل و بیان واقعیت بوده است.

عباس عبدی و راضیه عقیلی مهر.

 

**نخستین کتاب خانم عقیلی­‌مهر چه کتابی است؟

ـ عنوان کتاب «ماهیت و کارایی قراردادهای بیع متقابل» نام دارد که در بهمن ماه ۱۳۹۸ توسط انتشارات نای­‌بند در بوشهر و با تعداد ۱۷۶ صفحه در قطع رُقعی منتشر شد. جدای از پایان نامه­‌فوق لیسانس زنده‌­یاد میمنت چوبک، که هرگز هم منتشر نشد، فکر کنم این نخستین اثر حقوقی از یک خانم بوشهری باشد که مجال طبع و نشر پیدا کرده است.

**پس از نظر تاریخی و جنبش حقوقی زنان در بوشهر، این اثر باید جایگاه خاصی داشته باشد؟

ـ من هنوز حتی یک پژوهش اولیه هم درباب تاریخ نگارش متون و منابع حقوقی توسط زنان در بوشهر سراغ ندارم و فراتر از آن به جز خانم عقیلی­‌مهر، حقوق­دانِ زنِ دیگری اهل بوشهر هم سراغ ندارم که چنین آثاری در حوزه حقوق و قضا نگاشته و منتشر کرده باشد. از این روی، بله با شما در باب پیشتازی و پیشگامی ایشان در این زمینه خاص موافق هستم.

**ممکن است کمی درباب محتوای این اثر پیش‌گامانه حقوقی در بوشهر توضیح بدهید؟

ـ در همین باب و در پیش گفتار کتاب آمده است: «قراردادهای بای بک به عنوان یکی از انواع قراردادهای بین­‌المللی نقش به­سزایی در توسعه­ اقتصادی دولت­‌ها داشته است. به دلیل کاربرد این نوع قرارداد در صنایع نفتی و گازی و اهمیت سرمایه­‌گذاری در این منابع انرژی، از سوی کارشناسان و صاحب نظران داخلی و خارجی کُتب، رساله­ها و پایان‌­نامه­‌ها و مقالات پژوهشی متعددی در تبیین و شناسایی این نوع قراردادها انتشار یافته است که هر کدام از این پژوهش‌­ها، «بای بک» را از جنبه­‌های متنوعی مورد بررسی قرار داده‌­اند.»

لازم به ذکر است که این کتاب بخشی از پژوهش راضیه عقیلی‌مهر در مقطع کارشناسی ارشد حقوق خصوصی بوده که شکل اولیه آن در قالب پایان‌­نامه در دانشگاه یزد انجام و ارائه شده و پیش ایشان آن را با تغییرات اندکی در قالب کتاب چاپ و منتشر کرده است.

**دومین کتاب این خانم فکر کنم در حوزۀ ژونالیسم است.

ـ بله کاملاً درست است. خانم عقیلی­‌مهر که نخستین مقاله‌­اش را در سال ۱۳۸۶ در هفته‌­نامۀ پیغام چاپ و منتشر کرد، به مدت حدود ده سال در این نشریه، ستون ثابتی داشت با عنوان «فانوس». من گاهی که نشریه پیغام به دستم می­رسید، مطالب آن ستون را می­‌خواندم. دغدغه‌­های فرهنگی، اجتماعی، اخلاقی و بعضاً سیاسی ایشان بود که با قلمی روان و خوب تحریر شده بود. ایشان بعدها و در اسفند ماه سال ۱۳۹۸ گزیدۀ مطالب این ستون را گردآوری و با عنوان زیبا و معنادار «فانوس و دریا» توسط انتشارات نای­بند در۲۴۷ صفحه قطع رُقعی در بوشهر چاپ و منتشر کرد.

تا آن­جا که یادم هست و تحقیق کرده‌­ام، خانم عقیلی­‌مهر، نخستین خبرنگار و ژورنالیست زن بوشهری است که تعدادی از مقالات و نوشته‌­های ژورنالیستی خودش را در بوشهر به صورت کتابی مستقل مدون و منتشر کرده است. و چه کار خوب، هوشمندانه و با ارزشی کردند، زیرا مقالاتی که در نشریات منتشر می­‌شوند، اگر توسط نویسنده آن یا دیگران گردآوری و به صورت کتابی مستقل منتشر نشوند، در این دنیای پُرهیاهو و عصر سرریز اطلاعات، گم و ناپدید شده و پس از بیست، سی سال، از یادها و خاطرات هم خواهند رفت. خوشحالم که این خانم، این هوشیاری و درایت تاریخی را دارند، که نمی‌­گذارند مقالات و مطالبشان دچار چنین سرنوشی شود.

**پس از این نظر هم «اولین» است!

ـ بله از این نگاه و زاویه تاریخی هم، در تاریخ ژورنالیسم زنان بوشهر، اولین است. خودشان درباره این کتاب نوشته است: «در این کتاب کوشش شده تا با بیانی روان و ساده که سبک نوشتاری این مولف است و متناسب با زبان حاکم بر روزنامه­‌نگاری به نگارش مسائل پیرامون خود بپردازد و اگر امروز دست به انتشار دوباره آن‌ها در قالب یک کتاب زده، هدف آن بوده است که این یادداشت‌های پراکنده در دل چند سال فعالیت مطبوعاتی، یک­جا گردآورده شوند و از سوی دیگر از لحاظ تاریخی موضوعاتی را یادآور شود که ممکن است بخش زیادی از آن‌ها امروز هم دغدغه ما باشد.»

**فکر کنم ایشان به نوعی جلد دوم این اثر را هم در همان سال منتشر کردند؟

ـ بله همین طور است. کتاب «ردپا در شهر» نام دارد که در همان اسفند ماه سال ۱۳۹۸ توسط انتشارات نای­بند در قطع رُقعی در بوشهر طبع و منتشر شده است. کتاب ۳۱۲ صفحه است. انتشارات نای­بند، به صاحب امتیازی و مدیریت دکتر رضا معتمد، همۀ آثار قلمی این خانم را تا امروز، چاپ و منتشر کرده است.

خودشان در این باره چنین نوشته است: «کتاب «ردپا در شهر» مجموعه‌ای از گزارش‌ها و گفت‌وگوهای مطبوعاتی است با محوریت مسائل اجتماعی و  فرهنگی که در طی چند سال فعالیت رسانه‌ای‌ در هفته‌نامه «پیغام» به چاپ رسیده و اکنون بخشی از آن در قالب‌‌‌ کتاب در اختیار علاقه‌مندان قرار گرفته است.

این کتاب از دو بخش گزارش و گفت‌و‌گو تشکیل شده است. در بخش گزارش‌ها، مخاطب با برخی از انواع گزارش مواجه می‌شود. از جمله گزارش خبری که دربرگیرنده‌ رویدادها و نشست‌های فرهنگی و محافل ادبی است، یا شامل گزارش نشست‌های هم‌اندیشی پیرامون مسائل و مشکلات شورای سوم شهر، شهرداری بندر بوشهر و دیگر کنفرانس‌های خبری است که در آن مسائل مهم استانی و مسائل شهر بوشهر مورد بحث قرار گرفته است. بخشی از گزارش‌های کتاب هم دربرگیرنده‌ گزارش‌های توصیفی و تحلیلی از جمله گزارش سفر و رویدادهای اجتماعی و فرهنگی مهم استان بوشهر است.

این گزارش‌ها از دل واقعیت‌ها و دغدغه‌هایی بیرون می‌آید که انعکاس آن­ها می‌تواند دردی از دردهای اجتماع را درمان کند. درواقع می‌توان گزارش را صدایی دانست از مردم که از قلم گزارش‌نویس منعکس می‌شود و شاید مجالی داشته باشد برای بهتر شنیده شدن. دلیل دیگر، علاقه‌ خودم به انعکاس موضوعات فرهنگی و اجتماعی بوده است و معتقدم این موضوعات عمیق‌ترین تا سطحی‌ترین خواسته‌‌های مردم را پوشش می‌دهد.»

در حاشیه این مطالب باید بگویم که خانم عقیلی‌­مهر اخبار شورای سوم شهر بوشهر را پوشش ویژه می­‌داد و در این راستا، بدون اغراق صدها خبر، گزارش، مصاحبه و یادداشت منتشر کرد. در واقع می­‌توان ایشان را بلندگوی مطبوعاتی شورای سوم محسوب کرد، که دلسوزانه و ضمناً منتقدانه، مسائل شهری را دیده و گزارش می­کرد. همه هم مجانی و بدون هیچ چشم‌داشت مادی و مالی.

**این خانم پُرکار بوشهری، مثل این که اهل داستان­‌نویسی و رمان نوشتن هم هست؟

ـ بله هست. نخستین مجموعه داستان کوتاه ایشان تحت عنوان «موج کوتاه» در بهار سال ۱۳۹۹ توسط انتشارات نای­‌بند در قطع رُقعی در بوشهر و تعداد  ۶۲ صفحه منتشر شد. در این باب، نوشته است: «موج کوتاه»، برش‌هایی از واقعیت‌های زندگی است که در قالب داستان‌واره و روایت‌های کوتاه و تحت عناوین «سکوت»، «دریا»، «اتوبوس»، «حلقه‌های تلخ»، «شکارچی»، «بی‌هم‌زبان»، «تاکسی»، و…، ارائه شده است. در برش کوتاهی از داستانک «حلقه‌های تلخ» می‌خوانید: «تلخی قهوه به مزاجش سازگار بود. داغ بودنش موجب می‌شد تا از نوشیدن زودهنگام فنجان قهوه دست بکشد، پاکت سیگارش را از جیب کت‌اش درآورد، نخی بیرون کشید و…»

این مجموعه به­‌نوعی شامل داستان‌های کوتاهی با محوریت موضوعی اجتماعی است که برشی کوتاه از حقایق پیرامونی جامعه‌ به ویژه دغدغه‌ زنان را به تصویر می‌کشد.

خانم راضیه عقیلی­‌مهر در بهار همان سال ۱۳۹۹، لطف کرد و چند کتابی که تا آن روز منتشر کرده بود را با امضای خودشان برایم هدیه آوردند. همان موقع به ایشان قول دادم، یادداشتی بر این کتاب­‌ها خواهم نوشت، اما تا امروز، به قولم وفا نکردم!

**به نظر شما سبک داستان­‌نویسی خانم عقیلی­‌مهر چطور است و داستان­‌های کوتاه ایشان، چه جایگاهی در تاریخ داستان‌­نویسی زنان بوشهر، که شمارشان نیز در چند دهه پس از انقلاب به صورت جهشی زیاد شده است، دارد؟

ـ من منتقد داستان نیستم و صلاحیت داوری در این باره ندارم.

**اما شما خوانندۀ حرفه‌­ای رمان و داستان کوتاه هستید!

ـ خواندن رمان و داستان و لذت فردی از آن بردن یک چیز است، داوری و قضاوت علمی و ادبی چیز دیگری است. من هرچه بگویم، حداکثر نظر شخصی‌­ام است، نه نقد علمی و ادبی؛ اما چون دغدغه من مسائل و مشکلات زنان است، می­‌دانم که در مجموعه داستان­‌های کوتاه «موج کوتاه»، این خانم، بخشی از مشکلات و معضلات زنان جامعه و شهر خودش، بوشهر، را خوب منعکس کرده است. حالا این داستان­‌ها از نظر استتیک و مُدل نگارش داستان کوتاه چطور است، باید فرد صاحب صلاحیتی داوری کند، نه من که فقط عاشق خواندن رمان و داستان کوتاه هستم و بس! این را هم می‌­دانم، از خودشان شنیدم، که ایشان یک رمان و یک مجموعه داستان هم دارند که نیمه تمام مانده و تکمیل نشده و به قول قدیمی­‌ها به «حُلّۀ طبع آراسته» نشده است!

خانم راضیه‌­عقیلی­‌مهر در یکی از برنامه­‌های انجمن دوستداران حافظ در بوشهر.

 

شاید ذکر این نکته نیز خالی از فایده نباشد که خانم عقیلی­‌مهر ارتباط نزدیکی با انجمن دوستداران حافظ در بوشهر دارد. به یاد دارم مدت­‌ها مجری اصلی این برنامه فرهنگی و ادبی بود. به مدت سه سال پیاپی هم، این انجمن با همکاری هفته­‌نامۀ پیغام، به صاحب امتیازی و سردبیری جناب دکتر رضا معتمد، ویژه نامه­‌های خاصی درباب حافظ منتشر کرد که خانم عقیلی­‌مهر نیز در شمار هیأت تحریریه و گردانندگان آن بود. ایشان تکاپوهای فرعی و حاشیه فرهنگی، هنری، خبری و گردشگری متعدد دیگری هم دارند که امیدوارم اگر روزگاری اتوبیوگرافی خودشان را نگاشتند، در این باره نیز توضیحاتی بدهند.

**اگر دقیق گفته باشم، خانم عقیلی­‌مهر پس از چاپ این سه، چهار اثر برای چند سال دیگر کتابی منتشر نکرد.

ـ بله همین طور است. اما ایشان در این مدت بیکار نبود و موفق به انجام چند کار بزرگ شد که یکی از آن­ها تأسیس و راه­‌اندازی پایگاه خبری و اینترنتی «دادورزی» بود. فکر کنم از نظر تاریخی ایشان باز نخستین خانم حقوق­دان است که در بوشهر یک سایت خبری اختصاصی مربوط به مسائل عمومی حقوق و قضا راه انداخته است.

**سایت دادورزی در چه تاریخی تأسیس و در چه زمینه­‌هایی کار و فعالیت کرده و می­‌کند؟

ـ خانم عقیلی‌­مهر در پاسخ به این پرسش برای من چنین نوشته است:

«مجوز پایگاه خبری تخصصی حقوقی دادورزی بعد از پیگیری چند ماهه و ارسال مدارک و اسناد مورد نیاز و گذر از مراحل تأیید صلاحیت‌های حرفه‌ای و شخصیتی درون سازمانی از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی صادر شد. «دادورز» در لغت به معنی کسی است که عدل می‌ورزد و دادگستر است. و در اصطلاح حقوقی «دادورز» یا مامور اجرای احکام در حقوق ایران به شخصی دولتی گفته می‌شود که به دستور مقام قضایی مسئولیت اجرای مفاد و مندرجات اجرائیه دادگاه یا اداره ثبت اسناد و املاک کشور را بر عهده دارد.

پایگاه خبری دادورزی از معنای واژگان و اصطلاحات حقوقی ۱۴ مهرماه ۱۳۹۹ متولد شد و پا به عرصه وجودی رسانه­‌های استان بوشهر نهاد. دادورزی تنها رسانه تخصصی با محوریت موضوعی حقوق و قضا در استان بوشهر است که با تمام محدودیت‌های مالی و معذوریت‌های فضای حاکم بر دادگستری در حال فعالیت است. تاکنون از عمر این رسانه خبری حدود پنج سال می‌گذرد. در این مسیر پُرفراز و نشیب رسانه خبری تخصصی دادورزی کوشش کرده است اخبار قوه قضاییه و نهادها و سازمان‌های زیرمجموعه آن را، چه کشوری و چه استانی، تا جایی که توان دارد پوشش دهد و افکار عمومی را از جریانات به روز این حوزه آگاه کند.

اما آن­چه قابل تأمل است پرداخت این رسانه به دو نهاد مدنی «کانون وکلای دادگستری استان بوشهر» و «مرکز وکلا و مشاوران قوه قضاییه» است. پرداخت و پوشش اخبار و انعکاس دغدغه‌های نهاد وکالت و جامعه وکلا، که بازوی اجرایی قوه قضاییه در کنار مقامات قضایی از جمله قضات دادگستری هستند، نقطه عطف فعالیت این رسانه است. چرا که جامعه وکلا و این جایگاه به ویژه در دهه‌های اخیر مورد هجوم حمله‌های غرض‌ورزان و تنگ‌نظری شده است؛ باید گفت شاهد ظلمی آشکار هستیم که نخست استقلال این نهاد و وکیل را زیر سوال برده است. داشتن استقلال ماهیت وجودی و حرفه‌ای یک وکیل است و باید چیزی شبیه به مصونیت سیاسی نمایندگان مجلس تعبیرش کرد. مصونیتی که امنیت فیزیکی و روانی او را به دنبال داشته باشد. اگر جایگاه وکیل به عنوان جزئی از بدنه دادگستری خدشه‌دار شود، جایگاه قضات و دیگر مقامات قضایی هم به خدشه­‌دار خواهد شد. زنجیری است به هم پیوسته که همه به عدل و حق وصل شده است. و نباید به خاطر برخی وکلا یا قضاتی که این جایگاه را به هر دلیل مخدوش کرده‌اند، کلیت این حرفه و هدف و ماهیت مهمش را نادیده گرفت. نتیجه این بی توجهی‌ها افزایش قتل و سوءقصد به جان وکلاست و به دنبالش بی‌اعتباری به این جایگاه.

ناگفته نماند که در طول فعالیت این سایت خبری برخی وکلا و اساتید حقوقی و مقامات قضایی محترم و همچنین مراجع زیرمجموعه قوه قضاییه با من همراه شدند و با همه محدودیت‌های امنیتی و شغلی و مشغله‌های فراوان با دادورزی همسو و در مسیر آگاهی مردم قدم برداشتند که جای تشکر بسیار دارد. در کنار آن عده‌ای هم به هر دلیل سنگ‌اندازی کردند که این جریان در مسیر اطلاع رسانی بسیار اتفاق طبیعی است و در اکثر مواقع چون منفعت‌طلبی در جهت منفی به دست‌آوردها و نتایج مثبت در مسیر آگاهی می‌چربد، فعالیت این سایت به مزاج عده‌ای که احساس خطر کنند خوب و خوش به نظر نمی‌رسد.

گفتنی است بسیاری از عموم حتی از وجود و شناخت نهاد کانون وکلا یا مرکز وکلا و مشاوران و مدیران و اعضای هیئت مدیره آن بی‌اطلاع بودند و سایت «دادورزی» فرصت و پلی برای پیوند عموم با این دو نهاد شد. به نظر روحیه محافظه‌گرایانه این حرفه و جایگاه مزید بر علت بود. هر چند روحیه تعامل‌گرایی مدیران «کانون وکلا» و «مرکز وکلا»، با رسانه دادورزی نباید نادیده گرفت و باید آن را در کارنامه عملکردی این حقوقدانان برجسته ملی و استانی مثبت ارزیابی کرد.

خانم عقیلی­‌مهر در یکی از نشست های خبری و در حال تهیه خبر.

 

با افتخار از دل پایگاه خبری دادورزی، تاکنون چهار مجموعه کتاب با عنوان «جستارهایی در دادورزی (۱)،(۲)،(۳)،(۴)» چاپ و منتشر شده است که شامل گفت‌­وگو، گزارش و یادداشت‎‌‌های اینجانب با وکلا،اساتید و قضات محترم استان بوشهر است و موضوعات و دغدغه‌های روز جامعه که مورد مطالبه عموم است را از منظر حقوقی و حرفه‌ای مورد توجه قرار داده است.

دادورزی با هدف اطلاع‌رسانی و افزایش آگاهی حقوقی عموم با بیانی ساده و روان شکل گرفته است و در این مسیر دشوار کوشش می‌کند با همه فراز و فرودهایش گام بردارد. از این رو خالی از ایراد و اشکال نیست و از پیشنهادات و انتقادات منصفانه و موثر همواره استقبال می‌کند. حال اینکه این رسانه در این مدت و با وجود محدودیت‌ها و کوشش برای مستقل ماندن توانسته به این هدف مهم یعنی اجرای عدل‌ورزی و آگاهی موفق باشد را باید در نگاه مخاطبان عام و خاص مشاهده کرد.»

**یکی از کارهای خوب خانم عقیلی­‌مهر در بوشهر، انتشار مجموعه مقالات، مصاحبه‌­ها و گزارش‌­های خودشان است. جدای از چاپ دو مجموعه قبلی در اواخر دهه نود شمسی قرن گذشته، ایشان در اول قرن جدید شمسی و حاضر و در چند سال اخیر نیز، تاکنون چهار عنوان کتاب دیگر هم در این زمینه چاپ و منتشر کرده است. از این نظر هم فکر کنم خانم عقیلی­مهر دارند در بوشهر و حتی ایران، تاریخ­‌ساز می‌­شوند!

ـ من در باب ایران اطلاع دقیق و به روزی ندارم، اما بدون شک، می‌­دانم در استان و شهر بوشهر، کار ارزشمند ایشان در زمینۀ چاپ کاغذی مقالات و مطالب حقوقی که در پایگاه خبری دادورزی نوشته­اند، منحصر به فرد است و بسان چند مورد دیگر، پیشگامانه و خط شکن!

**مایلم در باب تک تک این چهار  اثر هم صحبت کنید!

با کمال میل!

**پس لطفاً از دفتر اول دادورزی شروع کنید!

ـ عنوان کتاب «جستارهایی در دادورزی (۱)» است که در  تابستان ۱۴۰۱ توسط انتشارات نای­بند در بوشهر و قطع رُقعی در ۱۰۶ صفحه منتشر شده است. کتاب مشتمل بر دو بخش است. در بخش نخست مؤلف، گفت­‌وگوهای اختصاصی پایگاه خبری «دادورزی» را، که با تعدادی از وکلای پایه یک دادگستری و با محوریت موضوعی مباحث حقوقی و اجتماعی روز صورت گرفته و در طی یکسال اول تأسیس این پایگاه خبری در این رسانه تخصصی منتشر شده بود را، گردآوری، مُدون و منتشر کرده است. در بخش دوم کتاب نیز مولف بخشی از یادداشت‌­های خود را که با محوریت موضوعی مسائل حقوقی و اجتماعی است و در سایر نشریات و سایت­های خبری از جمله هفته­‌نامه «نصیر بوشهر» و «اتحاد جنوب» چاپ و منتشر شده بود، را گردآوری و چاپ کرده است.

گفتنی است در این گفت‌­وگوها، وکلای دادگستری بوشهر به موضوعاتی چون تجاوز، شروط ضمن عقد نکاح، خشم، حریم خصوصی، خشونت رفتاری، مالکیت حقوق فکری، توجه به قربانیان تجاوز جنسی، افزایش طلاق در استان بوشهر را با بیانی ساده و قابل فهم برای عموم و مخاطبان دادورزی، پرداخته اند.

خانم راضیه عقیلی‌­مهر در بخشی از «سخن نخست» این کتاب آورده است: «…دادورزی در علم حقوق به معنای دادگری و اجرای عدالت است. این نام بر روی پایگاه خبری تخصصی حقوقی نگارنده نیز آمده است. این رسانه تخصصی کوشیده است که با ارائه آگاهی­‌های لازم در حوزه­ حقوق و قضا، مردم و جامعه را نسبت به حقوق فردی و اجتماعی­‌شان آگاه کُند. ایده حفظ انسجام این گفت‌­وگوها و یادداشت و گردآوری دوره­ای آن­ها در قالب مجموعه­‌ای مکتوب دلیل اصلی انتشار این کتاب است…»

فکر کنم با تأخیری حدود دو سال، دفتر دوم این مجموعه نیز از چاپ خارج شد. درست است. دفتر دوم «جستارهایی در دادورزی(۲)» در تاریخ خرداد ماه سال ۱۴۰۳ توسط انتشارات نای­بند در بوشهر در قطع رُقعی و تعداد ۱۶۲ صفحه چاپ و پراکنده شد. چنان که خودتان هم اشاره کردید، این اثر ادامه کتاب «جستارهایی در دادورزی ۱» است که برگرفته از گفت‌وگوها و یادداشت‏های حقوقی و اجتماعی ایشان است که پیش از این در رسانه خبری- تخصصی حقوقی «دادورزی» منتشر شده است. این کتاب به موضوعات اجتماعی عموم مردم در ورای قوانین می‌پردازد و مطالبات جامعه امروز را شناسایی و مورد توجه قرار داده است. این خانم در باب مطالب و محتوای کتاب نوشته است: «مطالب چاپ شده در این کتاب، شامل یادداشت‌ها و گفت‌وگوهایی می‌شود که در قالب رویدادهای اجتماعی و تبیین مباحث حقوقی با هدف شناسایی ناهنجاری‌های اجتماعی و بسط به نظام حقوقی کشور به فرد و جامعه می‏پردازد.

با در نظر گرفتن محدودیت‌ها و حساسیت‌های شغلی در حوزه قضائی، جامعه برای توسعه نیاز به آگاهی دارد و رسانه‌ها به‌عنوان رکنی از ارکان دموکراسی برای تنویر افکار عمومی دارای تکلیف هستند.

اهمیت ورود پررنگ نیروهای متخصص حقوقی در جریان قانونگذاری و رفع خلأهای قانونی از آن­جا مهم است که در نظام حقوقی ایران، ما با نبود قانون، ایرادات قانونی و گاه سکوت قانون روبه‌رو هستیم، که البته در چند سال اخیر قوانین ما به لطف جامعه وکلا و دانشمندان حقوق دچار تغییر و تحول شده و با اصلاحیه در تحقق حقوق واقعی افراد قدم برداشته‌است.

چه بسا که این اتفاق می‌تواند بسیاری از مشکلات دستگاه‌های قضائی و دادگستری ناشی از سکوت، ابهام و اجمال قانونگذار را نسبت به مسائل روز جامعه حل و فصل کند و قضات را از سردرگمی نجات دهد. ما همچنان شاهد خلأها و ابهامات قانونی به‌ویژه در حوزه زنان هستیم. در این فرصت از جامعه وکلا به‌عنوان نهاد مردمی و حقوق­دانان درخواست می­شود برای پیگیری و تصویب لایحه حفظ کرامت و حمایت از زنان در برابر خشونت اقدام کنند. این لایحه سیزده سال است در کمیسیون حقوقی مجلس خاک می‌خورد.

هدف از چاپ این کتاب، امید به توسعه و ترقی جامعه و ماندگاری این گفت‌وگوها و نوشته‌ها و انسجام آن به‌عنوان یک منبع رسانه‌ای در تاریخ مطبوعات استان است. مطالبی که در هر دو مجموعه معرفی‌شده، بسیار ساده و روان است و مخاطب عام می‌تواند مطالبات و دغدغه‌های خود را در نوشتار این دو جلد دنبال کند.

در کتاب حاضر تلاش شده‌است با همه محدودیت‌ها و با توجه به گسترده نظام حقوقی به موضوعات گوناگون دیگری بپردازم که جامعه بدان توجه دارد و آن را مطالبه می‌کند. به‌طور حتم آگاهی حقوقی عام مردم نسبت به مراودات معنوی و مادی و مالی‌شان چه در مسائل خصوصی و چه اجتماعی، زندگی در خوری را برایشان رقم می‌زند و آن‌ها را از مسائل بغرنجی که ممکن است گریبانگیرشان کند و در صف دادخواهی‌شان قرار دهد، دور می‌سازد.

من وقتی این سطرهای نقل شده از خانم عقیلی مهر را می­خواندم، ناخودآگاه یاد حرف های زنده یاد میمنت چوبک در آن مصاحبه‌ای که در گفت‌وگوهای قبلی با هم داشتیم، درباب ضرورت آگاهی جامعه نسبت به مسائل و قوانین حقوق و قضایی افتادم. در واقع مدیر سایت دادورزی، دارد به پیشنهادات و حتی وصایای نخستین قاضی بوشهر زن ایران عمل می­کند؛ جامعه، و خصوصاً جامعه زنان بوشهر و حتی ایران را با حقوق خودشان آگاه می­‌کند. دورد بر همت ستُرگ ایشان.

**سومین و چهارمین دفتر، در بهار سال جاری منتشر شد، درست است؟

ـ بله همین طور است. «جستارهایی در دادورزی (۳)» در  تاریخ بهار سال ۱۴۰۴ توسط انتشارات نای­بند در قطع رُقعی و با تعداد ۱۵۴ صفحه در بوشهر منتشر شد. دفتر سوم «جستارهایی در دادورزی» نیز مطالبی را در برمی­گیرد که در قالب گفت­وگو و یادداشت و گزارش در پایگاه خبری دادورزی و نیز برخی پایگاه­‌های خبری تحلیلی و نشریات معتبر همچون «عصرایران»، «اتحاد خبر»، و «اتحاد جنوب» و روزنامه­‌های «رویداد پارس»، «اروند» و  «همدلی» انتشار یافته­‌اند.

نویسنده در این کتاب کوشیده است با بیانی ساده و روان جامعه را متوجه مسائلی کند که اغلب یک آسیب اجتماعی تلقی می‌شوند. آسیب­هایی که باید با تصویب قانون مناسب و اجرای درست آن و یا پیشنهادهایی برای پیشگیری از بروز، با کمترین آسیب مالی و جانی و در کمترین فرصت ممکن برطرف شوند. این کتاب همچنین در باره شیوه رفتارهای جرم زا، چه عمدی و آگاهانه و چه غیرعمدی و از روی ناآگاهی، بحث می­‌کند؛ موضوع مهمی که اگر مورد توجه مقامات مرتبط قرار نگیرد، نتیجه‌اش ایجاد بسیاری از رفتارهای خطرناک و اعمال بی‌قانونی‌ها در جامعه خواهد بود.

**و جدیدترین مُجلد از این مجموعه نیز در همان بهار ۱۴۰۴ و توسط همان انتشاراتی منتشر شد.

ـ بله! «جستارهایی در دادورزی (۴)» در تاریخ  بهار امسال (۱۴۰۴) در بوشهر و در ۱۷۴ صفحه قطع رُقعی چاپ و منتشر شد. مؤلف در مرداد ماه امسال لطف کرده و هر چهار دفتر را برای من پُست کرد، که همین جا فرصت را مغتنم شمرده و از زحمات ایشان هم بابت خبررسانی، مصاحبه و تحلیل­‌های خوب و هم ارسال این آثار حقوقی ارزنده تشکر و قدردانی می­­کنم

این خانم حقوق­دان بوشهری، درباب دفتر چهارم نوشته است: «آگاهی رمز خوشبختی است، جامعه با رسیدن به سطح بالای آگاهی به میزان قابل توجهی از ظرفیت برای تاب‌آوری در مقابل موقعیت‌های آسیب‌زا و جرم‌زا قرار می‌گیرد و به تدریج از تنش خالی می‌شود. چرا که ذات زندگی در مسیر ناهموار برای دست­یابی تجربه‌های گران و ناب بنا شده است و جامعه آگاه بهتر و با کمترین هزینه جانی و مالی می­تواند از این مسیر ناهموار عبور کند. این کتاب فقط به فرد قربانی یا شاکی توجه نمی­کند، بلکه به دلایلی که باعث شده افراد مرتکب جرم شوند (مجرم) نیز توجه دارد. چرا که همواره پیش­گیری بهتر از درمان است. اگر این رویه مورد توجه قرار گیرد خواسته یا ناخواسته از وقوع بسیاری جرم­‌ها بدون کمترین هزینه مالی و جانی جلوگیری می­‌شود.

همچنین این مجموعه­‌های منتشر یافته از جستارهایی در دادورزی به بررسی مسائل و دغدغه های صنفی حرفه وکالت نیز پرداخته است.»

خانم عقیلی‌­مهر در یادداشتی اختصاصی، درباب دغدغه‌­های زنانه و حقوقی خودشان، برای من نوشته است: «من در دادورزی و مقالاتم، هر دو نهاد مدنی وکالت، یعنی «کانون وکلای دادگستری استان بوشهر» و «مرکز وکلا و مشاوران قوه قضاییه استان بوشهر» را مورد توجه قرار داده و با وجود محدودیت­‌ها اخبار و مطالب و دغدغه‌­هایشان را تاکنون پوشش داده­‌ام.

هر چند رسانه دادورزی و البته مولف کتاب با موانع بسیاری در این جریان روبرو بوده است. متاسفانه روحیه به شدّت محافظه کارانه حرفه وکالت و قضاوت و انواع محدودیت­‌های امنیتی سازمانی و حساسیت­‌های شغلی در حوزه قضاوت و وکالت موجب شده افراد کمتر و محتاطانه در مسیر رسانه­‌ها و ارتباطات جمعی قرار گیرند.

بارها و بارها با وکلای متعدد در مورد ورود به مسائل روز جامعه از منظر حقوقی وارد گفت­‌وگو شده‌­ام، اما هر کدام به بهانه‌­های مختلف، از جمله دغدغه­‌های شغلی، کمبود وقت و حساسیت­‌های قضایی و…، همراهی نکردند و اثر و سوژه سوخته و ناقص مانده است. متاسفانه بخش قابل توجهی هم از جامعه وکلای استان بوشهر از هوش رسانه­­ای و قدرت نوشتن و پرداخت و سواد حقوقی و اجتماعی کم بهره­اند. برخی از آن‌ها حتی از جریان­های روز جامعه مطلع نیستند و با بهانه مشغله، عملاً خودشان را کنار زده­اند؛ با نهایت احترام به این عزیزان، من به دانش حقوقی برخی از این بزرگواران هم شک دارم، چون وکیل مدافع ابزارش آگاهی از تمام ابعاد اجتماعی و روانشناسی و سیاسی و حقوقی است یعنی حقوق همه این مجموعه­‌ها را در بر می­گیرد. برای آنان که حقوقدان واقعی هستند، این اصل روشن است که یک حقوقدان باید تسلط قابل قبولی در تمام مسائل داشته باشد و البته از قدرت نوشتن و تحلیل برخوردار باشد، وگرنه وای به حال جامعه مدنی، حقوقی  و قضا… »

خانم راضیه عقیلی مهر در چهل سالگی.

 

**علاوه بر این آثار، خانم عقیلی مهر فکر کنم، سردبیری موردی برخی از نشریات را هم برعهده داشته است.

ـ تا آن­جا که مطلع هستم، ایشان دست­کم سردبیر یکی از شماره‌­های فصلنامۀ «نامه هامون»، سال ششم، شماره هفدهم ـ زمستان ۱۴۰۲، در بوشهر بودند. این شماره که «ویژه‌­نامه رویای عدالت و حکمرانی قانون» نام داشت شامل مقالات و گزارش های متنوعی درباب حقوق و قضا از ابعاد مختلف بود. من هم در این ویژه­‌نامه به درخواست خانم عقیلی­‌مهر یادداشت کوتاهی با عنوان «تاریخ‌­نگاری و مردم­‌نگاری «حقوق عُرفی» در بوشهر!» نوشتم که چاپ شد. اتفاقاً نمی­دانم چرا نگارش و چاپ این مقاله، پاک از یاد و خاطرم رفته بود. وقتی جناب اسماعیل حسام مقدم، صاحب امتیاز و سردبیر نامه هامون، فایل این نشریه را چند روز پیش برایم ارسال کرد، یادم آمد که من هم در این نشریه وزین، مقاله کوتاهی داشته­‌ام!

چون این مقاله، با مجموعه گفت­‌وگوهای من و شما، که درباب زن بوشهری و حقوق و قضا است هم­خوانی کاملی دارد، از شما خواهش می­‌کنم تا پس از این مطلب، آن مقاله را هم آورده و تجدید چاپ کنید.

**بله حتماً این کار را خواهم کرد.

  • نویسنده :  سیده فاطمه یاحسینی
  • منبع خبر : پایگاه خبری دادورزی