ناصر صالحی وکیل دادگستری بوشهر دادورزی: به گواه تمامی بزرگان، سند یا نوشته تنها اثر جاودانه و ماندگار در طول تاریخ بشر است که همگان آن‌ را تایید و به آن استنناد می‌کنند. این اسناد می‌تواند سنگ نوشته، غار نوشته‌ها و نهایتا کاغذ پاپیروس و کاغذ امروزی باشد که سیر تکاملی نگارش و اهمیت نوشته‌ها […]

ناصر صالحی وکیل دادگستری بوشهر

دادورزی: به گواه تمامی بزرگان، سند یا نوشته تنها اثر جاودانه و ماندگار در طول تاریخ بشر است که همگان آن‌ را تایید و به آن استنناد می‌کنند. این اسناد می‌تواند سنگ نوشته، غار نوشته‌ها و نهایتا کاغذ پاپیروس و کاغذ امروزی باشد که سیر تکاملی نگارش و اهمیت نوشته‌ها را به‌خوبی نشان می‌دهد. از همان بدو تولد و اختراع زبان و خط، یقینا نوع و سبک نگارش نیز تفاوت و تشابهاتی داشتند که در عصر معاصر به چندین دسته تقسیم می‌شوند .

یک نوشته می‌تواند توضیحی یا توصیفی یا روایی یا ایجابی و گاهی نیز یک سند بنا به هدف کاتب ، موضوع و جامعه مخاطبین می‌تواند ترکیبی از آن‌ها باشد. سبک توضیحی با هدف بیان و تفسیر موضوع شروع می‌شود و سوژه را با جزئیات زیاد تحریر می‌کند . یک تکنیک کاربردی برای شناخت سبک نگارش وجود دارد که با طرح چند پرسش براحتی می‌توانید سبک آن سند را مشخص کنید. آیا اثر قصد دارد چیزی را با جزئیات توضیح دهد؟ آیا اطلاعاتی در اختیار مخاطب قرار می‌دهد؟آیا اثر به سوالاتی از قبیل کدام چرا و چگونه پاسخ می‌دهد؟

یک مقاله تخصصی در حوزه اقتصاد توضیحی است و به‌نوعی نسبت به آن به‌طور واضح خصوصیات و جزئیات تشریح می‌شود. بنابراین هدف نویسنده آگاه کردن مخاطبین به اطلاعات و حقایق مربوط به موضوع است. هیچوقت قصد ندارد که آن مطلب را با تحکم و اجبار به خواننده القا نماید و یا نظر مخاطب را تغییر دهد اصولا تلاشی برای مجاب کردن دیگران نمی‌کند و مهم‌تر اینکه نباید اطلاعات و نظرات شخصی خود را در آن دخیل کند. در این رابطه نیز تلاشی از طرف نویسنده یا صاحب سند برای درک یا تغییر حتمی و قطعی مخاطب دیده نمی‌شود.

نوع دیگر سبک نگارش توصیفی است که کاملا مشخص و در وصف یک موضوع با استفاده از نگارش و آرایه‌های ادبی استعاره تشبیه موجب می‌شود که مخاطب ناخودآگاه به دنیای آن اثر وارد شود. به‌نوعی که تصور می‌کند تمامی آن‌ها را تجربه کرده و با آن همزادپنداری می‌نماید. مثلا بسیاری داستان‌ها، زندگینامه، سفرنامه و آثار داستانی تاریخی است. البته یک رمان و داستان هیچ‌گاه به‌طور کامل توصیفی نبوده و قطعا از سبک روایی نیز بهره می‌برد.

نگارش وصفی پرداختی عمیق‌تر به موضوع دارد. ولی سبک توضیحی جزئیات بیشتری را بیان می‌کند. نیازی هم ندارد که خواننده الزاما آن نوشته را قبول یا رد نماید. از طرفی نویسنده شما را در پذیرش یا رد کردن مختار گذاشته و تعصبی نیز ندارد. همانند بسیاری از داستان‌ها و کتب قصه مرسوم در جامعه که گاها آن‌را تخلیص یا مبسوط کرده و روایت می‌کنند.

سبک روایی که از سبک توصیفی پیچیده‌تر است و تقریبا تمامی رمان‌های داستانی در این طبقه بندی جا می‌گیرند.یک اثر و سند روایی از یک نقطه شروع می‌شود و مخاطب را همراه کرده و تا آخر خط سیر می‌کشاند. شباهت به سبک توصیفی دارد، ولی اصلی‌ترین تفاوت وجود یا عدم وجود خط سیر داستانی است. مخاطب خود را با محیط متن یا اشخاص آن داستان همرنگ و گاهی بجای آنان تصور می‌کند . سبک ایجابی که نگارنده در اولین گام، هدفش تأثیرگذاری بر مخاطبین است و می‌خواهد به هر طریقی خواننده را مجاب به پذیرش نظرات خود نموده و تلاش به منظور قانع کردن و سازگار کردن افکار آن‌هاست.

حال می‌توان با این مقدمه دادنامه و آرا قضایی را بررسی نمود که در کدام قالب و سبک نوشتاری جای می‌گیرد.با مشاهده اولین عبارت در یک رای قضایی می‌توان ذهن انسان خردمند را در یک چالش جدید تماشا کرد.ابداعی جدید و دقیق سبکی زیبا که در روح آرا قضایی خودنمایی می‌کند.این مکتوبه هیچ شباهتی به سبک‌های نگارشی مرسوم زبان فارسی ندارد. آن‌قدر خلاصه و مختصر نوشته شده که گاها اشاره به یک کلمه، سال‌ها خواندن و تحصیل و آموختن را اثبات می‌کند. رای قضایی توضیحی و توصیفی هست و اما نیست!روایی و ایجابی هست ولی نیست. یک رای قضایی شامل مقدمه، اسباب موجهه و نتیجه است که باید از دستور زبان فارسی پیروی کند.این نگارش در دسته علمی،ادبی، اداری نیز چندان جا نمی‌گیرد و صرفا در زبان فارسی اشتراکاتی دارند.

اندیشه قضایی یا آرا قضایی

سندی است که زبان خاص خود را دارد و با تحکم و اقتدار، مخاطب را مجبور به فهم موضوع می‌نماید و آنقدر قدرتمند است که برخلاف نظر مخاطب و بسیاری افراد جامعه بوده و رضایت مخاطب خاص چندان مهم نیست و ناگهان از دم شمشیر الزام به اجرای آن سند و حاکمیت بر اراده انسان فرود می‌آید و خود را تثبیت می‌کند و کسی نیز توانایی مقاومت در مقابلش را نخواهد داشت. هزاران صفحه اظهارات و دفاعیات اصحاب دعوی و وکلای آنها را در چند سطر مستند کرده و به رعایت اصول هیچ یک از سبک‌های رایج و معاصر ادبی نیز پایند نمی‌باشد.

از نگاهی دیگر سند مذکور یعنی آرا قضایی دارای نوعی هارمونی بوده و اقسام ارایه‌های ادبی و آهنگین در آن دیده می‌شود که ادبیاتی متفاوت دارد. سهل و ممتنع است و برای هرگونه تفسیر و تعبیر شخصی مخاطب ارزشی قائل نیست.

نکته جالب توجه اینکه نویسنده یا خالق اثر قضایی هیچ تلاشی نیز برای القا مطلب به ذهن مخاطبین نمی‌کند ولی مطمن است که محصول نهایی همچون نیزه در اندیشه و فهم اصحاب دعوا و بیشتر از آن تمام جامعه و در طول قرن ها فرو می‌رود و آثارش اثری جاویدان خواهد بود.

حذف فعل در آرا قضایی و استفاده به موقع از کلمات و استخدام پرمحتواترین عبارت از دایره گسترده واژگان حقوقی تخصصی ولی عام فهم که تقریبا اکثریت مخاطبین با آن آشنایی داشته و با نبوغی مبدعانه و ریسکی خلاقانه در جامعه همچون داروغه چشم‌ها را نوازش می‌دهد.

یک سند حقوقی باید آثار حقوقی آن ملموس و محسوس باشد .اینگونه آرا قضایی می‌تواند ظرفی برای میزان مطالب حقوقی و قضایی هر کشوری باشد که تصویری کوتاه اما گویا از همه جوانب از جمله فرهنگی تمدنی و و نگاه حاکمیتی را متبادر کند. با تحلیل آرا قضایی به‌خوبی می‌توان سطح درک و فهم فرهنگی و فرهیختگی جوامع بشری را سنجید. خود نوعی ابزار سنجش است که ریشه در تمامی پدیده‌های زیستی دارد. آرا قضایی بدون شک شاهکار معنوی حیات فکری جوامع بشری است که از الزامات خلق این اثر داشتن سواد و حقوقی و زبان قضایی است.

آمرانه و دستوری بودن آرا قضایی تفاوت بنیادین با دیگر نوشته‌ها دارد و لذا سبک نوشتاری و جمله‌بندی و شکل و فرم جملات و عبارات متفاوت با دیگر اسناد است. مرور زمان و سطح آگاهی حقوقی و بسیاری فاکتورها و پدیده‌های اجتماعی باعث شده که تفاوت آرا قضایی با دیگر نوشته‌ها را نتوان نادیده گرفت و باید پذیرفت که آرا قضایی نوع جدیدی از اسناد اثرگذار است. هدف قاضی انتقال مفاهیم دادنامه به مخاطبین است. اما ناگزیر است در انتخاب و استخدام کلمات از نوع جامعیت، مانعیت، شفافیت روایی و رسایی به خوبی مدیریت کند.از همه مهم‌تر استدلالات استنادات او را مجبور به اعمال فنون و صنایعی متفاوت که خاص رای قضایی باشد آن‌گونه که اعتدال را رعایت کرده و نقض غرض نیز متصور نباشد.

یک رای قضایی ساختاری محتوایی و تعابیری مشابه و معنا دار در خود جای می‌دهد و از ویژگی‌های عمومی نگارش قضایی است .یک رای قضایی به‌خوبی توالی جملات در مقدمه را رعایت کرده و با استدلال قیاسی و صغری و کبری چیدن بسیار مختصر و جامع به طریقی که حداکثر ارتباط را با مستمع برقرار کند، شکل می‌گیرد. ایجاز و اختصار نیز از هنرهای یک خالق اثر قضایی است.

به‌کارگیری ترکیبات اضافی و یا وصفی که در ادبیات به تتابع اضافات معروف است از نظر بزرگان اهل نگارش موجب عیب در فصاحت و گاهی نیز مشروط به شرایطی نیکو زیبا تعریف شده است. اما در آرا قضایی نباید آن‌را چندان که موجب ایراد و تشکیک باشد، استفاده کرد.

در نوشته قضایی، مصدرسازی نامأنوس به نحوی که شفافیت را مکدر کند، یک ایراد است. پس باید به جای آن از عبارات مشابه و متعارف استفاده کرد . اوزان ثلاثی مزید و مجرد بسیار پرکاربرد هستند؛ اما گاهی سخت و پیچیده بوده که موجب نامفهومی است. به کارگیری عباراتی که خود تعبیر و تفسیر بسیار در پشت آن نهفته است اما بار معنای خاص را تفهیم کند به زیبایی هنری اندیشه قضایی می‌افزاید.

یک نکته مهم اینکه قاضی در نگارش آرا قضایی به سطح آموخته‌ها و اقتضا افکار اصحاب پرونده توجهی ندارد و این شاید تنها ویژگی یک سند خاص با سبک آرا قضایی است که آن‌را از همه مکتوبات متمایز کرده اس.  البته گاها شفافیت کمرنگ می‌شود. ولی در زمان اجرای حکم برای رفع ابهام قوانینی تصویب شده است. و نهایتا الزاماتی برای اتقان آرا قضایی و نحوه نگارش در ساختار آرا پدیدار شده که در پاره‌ای قوانین نیز به مستدل و مستند بودن یا شفاف بودن آنها تاکید داشته‌اند.

نهایتا یک سند حقوقی باید آثار حقوقی داشته باشد و اگر چنین نتیجه مطلوبی را ندهد؛ بنابراین سند مذکور اگر چه سند است اما قابلیت استناد ندارد و همچون طفلی ناقص الخلقه موجب آزار و اذیت والدین و اطرافیان می‌شود. اما نفس می‌کشد و خون در بدنش جریان دارد. بنابراین اهمیت آرا قضایی آن‌قدر مبرهن است که هیچ جامعه بشری دوست ندارد یک طفل معیوب و ناسازگار با محیط فرهنگی و اجتماعی را پرورش دهد و لذا در پی رفع این عارضه خواهد بود. قضات شریف نیز بی‌شک در پی زیباتر شدن و ماندگاری بیشتر آثار و اندیشه و آرا قضایی هستند که نشانگر سیر صعودی در فهم حقوقی و جهان‌بینی بشری است.

نهایتا آرا حقوقی نوع جدیدی از سبک‌های نگارشی است و در سبد سبک‌های تعریف شده قبلی قرار نمی‌گیرد و باید اقرار نمود که این محصول عدالت خواهانه بشری اثری است خلاقانه و دقیق که بسیاری مرزهای مرسوم سبک و نگارش را جا به جا کرده است. آرا قضایی اثر و سندی معتبر بوده که به همراه آثار آن در شکل و محتوی جاویدانه است .

  • نویسنده : ناصر صالحی
  • منبع خبر : پایگاه خبری دادورزی