پرونده‌های طلاق در ایران با چندین و چند چالش همیشگی همراه هستند. یکی از مهم‌ترین بخش‌های پرونده طلاق یک زوج زمانی است که پای یک یا چند کودک در میان باشد. تعیین تکلیف سرنوشت آنها و واگذاری نحوه نگهداری‌شان از مهم‌ترین موضوعات مورد بحث در پرونده‌های طلاق است. تلاش برای حفظ حقوق پدر، مادر و […]

پرونده‌های طلاق در ایران با چندین و چند چالش همیشگی همراه هستند. یکی از مهم‌ترین بخش‌های پرونده طلاق یک زوج زمانی است که پای یک یا چند کودک در میان باشد. تعیین تکلیف سرنوشت آنها و واگذاری نحوه نگهداری‌شان از مهم‌ترین موضوعات مورد بحث در پرونده‌های طلاق است. تلاش برای حفظ حقوق پدر، مادر و فرزندان از آن دست موضوعاتی است که به دقت نظر خاصی نیاز دارد. در بیشتر پرونده‌های طلاق غیرتوافقی ماجرای حضانت فرزندان اغلب یکی از موضوعات چالشی است که می‌تواند حد بالایی از تنش را میان خانواده‌ها ایجاد کند. همچنین حضانت یک پیوند همیشگی بین زن و شوهری که از هم جدا شده‌اند، ایجاد می‌کند و آنها مجبورند تا سال‌های زیادی برای رسیدگی به امور فرزندان‌شان با هم در ارتباط باشند.

منظور از حضانت یا به تعبیر دقیق‌تر حق حضانت، حق نگهداری و مراقبت و بودن فرزند در کنار والدین است و منظور از ملاقات یا حق ملاقات امکان دیدن فرزند برای یکی از والدین است. در فرضی که حضانت با دیگری است؛ یعنی اگر پدر حق حضانت داشته باشد، مادر نیز حق ملاقات خواهد داشت. حضانت و ملاقات از حقوق طبیعی افراد است و قواعد مربوط به آن آمره بوده و در صورت بروز اختلاف به حکم قانون‌گذار مراجعه می‌شود و عمل به توافق طرفین تا زمانی است که پدر و مادر (زن و شوهر) نسبت به نحوه اعمال آن تفاهم و توافق دارند.

حضانت از نظر لغوی و اصطلاحی به معنای نگهداری و تربیت طفل است. تربیت شامل امور مادی و معنوی می‌شود. در واقع یکی از ثمرات ازدواج فرزند مشترک است و به تبع آن مسئولیت مشترک نیز برای والدین به وجود خواهد آمد و مسئولیتی که هم جنبه اخلاقی و ذاتی دارد و هم جنبه قانونی و شرعی. تربیت و نگهداری طفل در همه مواقع مورد توجه قانون‌گذار بوده و عملا کودک برای رشد کامل و تعامل شخصیتی و جسمی نیازمند حمایت خانواده در محیط امن و آرام و پر‌مهر است که این امر با حضور مشترک و هم‌زمان والدین کنار فرزند میسر است.

متأسفانه حضانت فرزند در مواردی که والدین به اختلاف می‌خورند، ابزاری برای انتقام‌گیری یا در فشار گذاشتن طرف مقابل برای امتیازگرفتن است که این موضوع برخلاف طبیعت و سرشت طبیعی والدین است و متضرر اصلی همان فرزندی است که به‌عنوان ابزار قرار گرفته. جدایی و فراق والدین غالبا باعث محرومیت فرزند از آغوش گرم خانواده بوده و فرزند به‌ناچار به صورت انفرادی از حضور والدین بهره برده و به زندگی ادامه می‌دهد. اولین و اصلی‌ترین قربانی اختلافات خانوادگی همان فرزند مشترک است که می‌توانست عامل استحکام برای ادامه زندگی مشترک والدین باشد.

موارد و شرایط حضانت فرزند

حضانت به طور کلی شامل دو عنوان تربیت و نگهداری می‌شود. منظور از نگهداری همان مراقبت فیزیکی و جسمی است. برای مثال نظافت‌کردن او، بردن نزد پزشک و… است؛ اما تربیت شامل مواردی مانند آموزش آداب و رسوم، حسن معاشرت، تحصیل و یادگیری، شغل و حرفه است و به عبارت کلی پرداختن به جنبه روحی و معنوی و جسمی و فکری کودک را تربیت طفل می‌نامند. از آنجایی که کودکان بی‌دفاع‌ترین افراد جامعه هستند و نیازمند به مراقبت از جانب افرادی مانند پدر و مادر خود هستند، قانون برای آنها مواردی را در قالب شرایط حضانت فرزند در نظر گرفته است. این مسئله در ماده ۴۰ تا ۴۷ قانون حمایت از خانواده و ۱۱۶۸-۱۱۷۹ قانون مدنی بیان شده است.

با استناد به قانون مدنی بلوغ در فرزندان یکی از عوامل محدودیت سنی حضانت است. بر طبق قانون برای دختران ۹‌سالگی و برای پسران ۱۵‌سالگی به‌عنوان سن حضانت در نظر گرفته شده که در این مدت هیچ‌یک از والدین حق ندارند و نمی‌توانند مسئولیت‌های خود را در قبال فرزند یا فرزندان خود ترک کنند. به ‌عبارتی مادر در نگهداری طفل اعم از دختر یا پسر تا سن هفت‌سالگی بر پدر اولویت دارد؛ چرا‌که در این سن کودک بیشتر وابسته به مادر است؛ ولی بعد از هفت‌سالگی به دلیل ارتباط‌گرفتن اجتماعی فرزند با دنیای بیرون از خانواده پدر بهتر می‌تواند در تربیت و نگهداری کودک مؤثر باشد؛ ولی در صورت حدوث اختلاف در حضانت طفل بعد از هفت‌سالگی ممکن است به تشخیص دادگاه حضانت فرزند به مادر داده شود یا برعکس در سن قبل از هفت‌سالگی حضانت با پدر باشد. لازم به ذکر است در‌صورتی‌که حضانت با یکی از والدین است، طرف دیگر حق ندارد طرف مقابل را از ملاقات فرزند خود منع کند.

حقوق والدین درمورد حضانت فرزند

بر‌اساس قانون هیچ‌یک از والدین حق ندارند در مدتی که حضانت طفل با اوست، از نگهداری فرزند امتناع ورزند و حتی نمی‌توانند مطالبه اجرت و دستمزد از طرف دیگر مطرح کنند؛ ولی قابل ذکر است که نفقه فرزند در هر حال با پدر است.

حضانت بچه قابل انتقال به هیچ‌کس نیست؛ اما در مواردی می‌توان برای نگهداری از کودک مربی اجیر کرد که این عمل به‌عنوان انتقال حضانت نیست؛ بلکه اختیار نگهداری به صورت موقت است.

در واقع کسی که حضانت فرزند را بر‌عهده دارد، ملزم به تربیت و نگهداری از اوست و اگر در این امر کوتاهی و تقصیر داشته باشد، خسارتی که از لحاظ جسمی و روحی به کودک وارد می‌شود، قابل تعقیب کیفری و حقوقی است و حتی در مدت حضانت اگر کودک به شخصی خسارت وارد کند، مسئولیت با کسی است که حضانت فرزند را برعهده دارد. پس حضانت یک تکلیف قانونی است و مملو از مسئولیت حقوقی، کیفری و اخلاقی است.

بعد از طلاق حضانت والدین از بین نمی‌رود؛ بلکه به تبع آن مادر تا هفت‌سالگی عهده‌دار حضانت فرزند می‌شود و این حق نمی‌تواند مانع ملاقات پدر با فرزند شود و همین‌طور برعکس و حتی زمانی که حضانت با یکی از والدین است، او نمی‌تواند فرزند را بدون اجازه دادگاه و رعایت مصلحت کودک از کشور خارج کند؛ چراکه اجازه خروج از کشور با دادگاه است و داشتن حق ملاقات باعث نمی‌شود طرفی که با حضانت فرزند اجازه خروج از کشور را دارد، مانع خروج شود و اگر شخص تمایل به دیدار دارد، باید با هزینه شخصی خود به ملاقات فرزند برود.

زمانی که یکی از والدین فوت کند، طبیعتا حضانت با کسی است که در قید حیات است؛ اما اگر هر دو نفر فوت کند، حضانت با جد پدری است و اگر جد پدری فوت کند و وصی معین نکرده باشد، حضانت با قیم یا امینی است که از طرف دادگاه معرفی می‌شود و اگر جد پدری کسی را وصی معین کرده باشد، او می‌تواند بابت حضانت، اجرت خود را از اموال کودک مطالبه کند. لازم به ذکر است که اگر پدر طفل برای طفل وصی معین کند؛ ولی جد پدری زنده باشد، وصی نمی‌تواند حضانت کودک را بر‌عهده بگیرد؛ چون جد پدری بر وصی ارجح‌ است.

شرایط حضانت فرزند توسط مادر

همان‌طور‌که گفته شد، بر اساس ماده ۱۱۶۹ قانون مدنی چون عموما تا هفت‌سالگی فرزند در اختیار مادر است و از آنجایی که مادران همیشه عاطفی هستند و نگرانی و دلبستگی‌های خاصی نسبت به فرزندان خود دارند، این امر باعث شده که زن با وجود ناملایمات زندگی خود تاحدممکن تن به جدایی و طلاق ندهد و به خاطر فرزندانش به زندگی مشترک خود ادامه دهد اما در موانعی که این صبر و تحمل پایان گیرد و رابطه زناشویی و زندگی مشترک بنا به دلایل متفاوتی از هم پاشیده شود، گرفتاری مادران در گرفتن حضانت فرزند در صورت جدایی بیشتر می‌شود؛ چراکه ممکن است در صورت جداکردن فرزند از مادر خود موجب به‌وجود‌آمدن غیرحرج برای هردو شود؛ به همین دلیل دادگاه‌ها نباید فرزند را از مادر جدا کنند. اما این مسئولیت سنگین و سپردن فرزند به مادر هم نباید موجب بی‌مسئولیتی پدر و پرداخت‌نکردن نفقه به فرزند و به‌زحمت‌افتادن مادر برای بزرگ‌کردن و امورات او شود.

در زمان جدایی و واگذاری حضانت به هریک از والدین در هر صورت بر اساس ماده ۱۱۶۸ قانون مدنی که حضانت و نگهداری از فرزندان بر عهده والدین است و از آنجایی که پدر سرپرست خانواده محسوب می‌شود، هزینه‌های نگهداری از فرزندان نیز بر عهده او گذاشته شده است.

به همین دلیل با توجه به ماده ۱۱۹۸ قانون مدنی در صورت حیات پدر نفقه فرزند بر عهده پدر است و پس از او (جد پدری).

بنابراین اگرچه حضانت فرزند به مادر سپرده می‌شود ولی نفقه او طبق رأی دادگاه بوده و با پدر اوست و اگر پدر از دادن نفقه فرزند خودداری کند، به موجب ماده ۶۴۲ قانون مجازات اسلامی به حبس از سه ماه یک روز تا پنج ماه محکوم می‌شود.

اما در صورت عاجزبودن و حتی در مواقعی که پدر در قید حیات نباشد، این حق قانونی پرداخت نفقه از بین نرفته و طبق ماده ۱۹۹۹ قانون مدنی پرداخت و تأمین نفقه اولاد بر عهده پدر و پس از او پدربزرگ (جد پدری) خواهد بود. اگر پدری هم در قید حیات نباشد، با مادر خواهد بود و همین‌طور درصورتی‌که مادر نباشد یا نتواند از عهده آن برآید، بر عهده اجداد پدری و مادری زن خواهد بود.

قانون جدید حضانت فرزند دختر و پسر

طبق قانون جدید حمایت از خانواده در سال ۱۳۹۲، کانون خانواده در مرکز توجه هرچه بیشتر قرار گرفت.

طبق این قانون جدید و تغییراتی که در قانون حضانت فرزند ایجاد شد، محدوده سنی برای فرزندان دختر و پسر برای بودن در کنار مادر تا هفت سال رسید.

مطابق با ماده ۱۱۶۹ قانون مدنی برای حضانت و نگهداری از فرزندانی که والدین آنها از یکدیگر جدا زندگی می‌کنند، در صورت دختر و پسر بودن فرزندان تا هفت‌سالگی هیچ تفاوتی وجود ندارد اما بعد از این سن دختر تا ۹سالگی با پدر بوده و پسر تا ۱۵سالگی. لازم به ذکر است که پس از این سن دختر و پسر هرکدام مختارند که خودشان انتخاب کنند با کدام‌یک از والدین خود به زندگی‌شان ادامه دهند.

شرایط حضانت فرزند بعد از طلاق توافقی

با استناد به ماده ۲۹ قانون حمایت از خانواده دادگاه موظف است در هرنوع طلاقی در مورد حضانت فرزندان تصمیم‌گیری کند. اگر زوجین هرکدام از آنها به دنبال طلاق توافقی باشند و سن فرزند دختر کمتر از ۹ و پسر کمتر از ۱۵ سال باشد، باید در مورد سایر امور ازجمله اینکه حق حضانت با کدام‌یک از والدین باشد یا میزان و نحوه ملاقات با فرزندان، میزان و نحوه پرداخت نفقه با یکدیگر به توافق برسند. لازم به ذکر است درصورتی‌که طلاق توافقی باشد و زن و مرد باهم به توافق برسند، فرزندان می‌توانند پس از ازدواج مادر نیز همچنان تحت حضانت او قرار داشته باشند.

اما باید توجه داشت که دادگاه موظف است در تعیین حضانت فرزندان بعد از طلاق مصلحت آنها را نیز در نظر داشته باشد.

حضانت فرزند در صورت ازدواج مادر

در قانون طلاق و حضانت در گذشته زمانی‌که مادر ازدواج مجدد می‌کرد، حضانت طفل از او گرفته و به پدر داده می‌شد اما در قانون جدید حمایت از خانواده این رویه تغییر کرد. طبق این قانون اگر فرزند به مادرش نیاز اساسی و مبرم داشته باشد و مادر دارای شایستگی‌های اخلاقی و روانی و جسمی باشد، حضانت فرزند در صورت ازدواج مجدد با مادر خواهد بود و به‌هیچ‌وجه نمی‌توان این حق قانونی را از مادر سلب کرد؛ مگر اینکه شرایط نگهداری از فرزند برخلاف قوانین حضانت باشد. برای مثال شوهر دوم زن با کودک بدرفتاری کند یا اینکه بیم خطر جسمی و روانی برای کودک داشته باشد؛ در چنین شرایطی حضانت از مادر گرفته و به پدر برگردانده می‌شود و حضانت با پدر خواهد بود. همچنین یکی دیگر از موارد مورد بحث در پرونده‌های حضانت ماجرای سلب حضانت فرزند از پدر است. زمانی که حضانت فرزند با پدرش است، در این مدت ممکن است در مواردی و به دلایلی پدر شرایط لازم برای حضانت فرزندان را نداشته باشد؛ بنابراین با دادخواست سلب حضانت از پدر می‌توان حضانت را از وی سلب کرد.

مواردی ازجمله ازدواج مجدد پدر، عدم تعادل روانی و جسمی، آزار و اذیت فرزند، سوء‌استفاده از فرزند، بیم خطر جسمی برای فرزند از ناحیه همسر جدید مرد، اجبار فرزند به کارهای خلاف شئونات جامعه و به زیان کودک و مواردی از این قبیل. در این صورت حضانت از پدر سلب و به مادر برگردانده می‌شود.

حضانت دائم فرزند

اینکه حضانت حق است یا تکلیف مورد اختلاف است؛ گروهی باورشان بر این است حضانت حق فردی و قابل اسقاط است. برخی دیگر حضانت را از سوی مادر قابل اسقاط می‌دانند و گروهی دیگر هم برای اینکه حضانت هم حق است و هم تکلیف اتفاق‌نظر دارند. اما در قانون مدنی ایران نظر سوم پذیرفته شده یعنی حضانت فرزند هم حق است و هم تکلیف شرعی و قانونی. به همین دلیل بر اساس ماده ۱۱۶۸ قانون مدنی نگهداری از اولاد هم حق و هم تکلیف ابوین است. یعنی حضانت دائم فرزندان با پدر مادر آنهاست و در صورت جدایی و نبودن هریک یا هردو آنها این امر وارد مباحث و حاشیه‌های دیگری می‌شود که در موضوعات دیگری که بیان کردیم، به‌طور مفصل به این امر پرداخته شد. در زمانی که حضانت فرزند با پدر است، اگر زوجه در قبال گرفتن حضانت فرزند مهریه را به زوج بذل کند، در این صورت چون در حضانت حق و تکلیف چنان به هم مرتبط است، بنابراین از نظر قانون مدنی این حق قابل ‌اسقاط نیست و ‌بذلی که از سوی زوجه صورت گرفته شود، یک شرط باطل و خلاف شرع و قانون است.

 

  • منبع خبر : روزنامه شرق