راضیه عقیلی مهرـ روزنامه نگار پایگاه خبری دادورزی: فراموش نمی شود شبی را که خبر ناگهانی فوت زنده یاد علی پیرمرادی، جامعه ی مطبوعات و رسانه های استان را شوکه کرد. چرا که همزمان با این خبر، فیلمی کوتاه از لحظه ی فوت این پیرمطبوعات در کانال های خبری استان و سایر کانال های ارتباطی […]

راضیه عقیلی مهرـ روزنامه نگار

پایگاه خبری دادورزی: فراموش نمی شود شبی را که خبر ناگهانی فوت زنده یاد علی پیرمرادی، جامعه ی مطبوعات و رسانه های استان را شوکه کرد. چرا که همزمان با این خبر، فیلمی کوتاه از لحظه ی فوت این پیرمطبوعات در کانال های خبری استان و سایر کانال های ارتباطی عمومی انتشار یافت و واکنش جدی جمعی از اهالی رسانه نسبت به این اتفاق تأثیربرانگیز را به همراه داشت. نشر این واقعه نقض حقوق خصوصی یک شخص شمرده می شد اما در گسترده گی و حجم اطلاعاتی که به واسطه اینترنت و پلتفورم ها رواج یافته است این نقض و ناراحتی ناشی از تماشای این فیلم که به نوعی نشر خشونت نیز به شمار می آمد، به نظر اهمیت نداشت. کنجکاوی عموم برای دانستن اخبار و حوادث و حواشی آن باعث شد در این واقعه با وجود مخالفت جمعی از اهالی رسانه نسبت به جلوگیری از انتشار این فیلم در فضای مجازی، همچنان از سوی برخی همکاران رسانه ای استقبال بیشتری از این منع حقوقی و اخلاقی شود.

انتشار این فیلم از سوی برخی اهالی رسانه و حاشیه پرداز، می تواند به چند دلیل باشد از جمله عدم آگاهی نسبت به آثار منفی و تبعات آن، ایجاد جنجال رسانه ای برای جذب مخاطب و اعمال آگاهانه یا ناآگاهانه ی یکی از خاصیت های فضای مجازی در نادیده انگاشتن احترام و حقوق خصوصی افراد، عادت به شنیدن اخبارخشونت بار در برخی و بی تفاوتی نسبت به آثار منفی آن در عموم، جملگی انتشار این جریان را دور از انتظار نمی کرد. اما این توقع نیز وجود داشت که حداقل متولی این نشر از اعتبار نام اهالی رسانه و مطبوعات استان بوشهر سواستفاده نکند. بعد هم با این بهانه که خانواده ی این مرحوم با انتشار این واقعه مشکلی ندارند به توجیه این جریان بپردازد همان شب در پی انتشار این فیلم چند تن از خبرنگاران چنان احوال دگرگونی یافتند که کارشان به درمانگاه کشید و با وجود بیماری زمینه ای قلبی در یکی از این خبرنگاران، خوشبختانه از این موج به سلامت رهایی یافتند. با این وجود توجیه منتشرکنندگان این بود که مجبور نیستند هر فیلم و خبری را پیگیری و دانلود و تماشا کنند! اما نباید این موضوع را انکار کرد که به دلیل عمومیت بی منتهی در انتشار اطلاعات و اخبار چه بخواهیم و نخواهیم در معرض دانستن و تماشای این اخبار و رویدادها قرار می گیریم، مگر اینکه انتشار آن در شرایط خاصی محدود باشد و صرفا برای متخصص و کارشناس آن امر برای آسیب شناسی و بررسی مورد استفاده قرار گیرد. وگرنه در این جریان اگر شخصی دچار حمله عصبی یا قلبی می شد و آسیب جانی به او وارد می شد منتشر کننده ی خبر یا فیلم به این شیوه، مسئولیت کیفری و مدنی داشت و در دستگاه قضایی مورد پیگیری قرار می گرفت.  

در اتفاق دیگری که سال گذشته منتشر شد، فیلمی بود از درگیری تنی چند از نوجوانان دختر در یک پارک در شهر بوشهر که با قمه به شوخی یا جدی به یکدیگر حمله ور شده بودند و برخی رسانه های استان این فیلم را در کانال خبری شان منتشر کردند با این بهانه که این فیلم در کانال مجازی دیگری با مخاطبان کشوری و گستردگی بیشتر منتشر شده است، بنابراین مجوزی است برای انتشار مجدد آن از سوی برخی رسانه های استان یا انتشار عکس هایی از صحنه ی قتل و یا کشته شدن چند تن از افراد نیروهای مسلح بدون فیلتر و واضح در جریان درگیری و پیگیری در مأموریت های مبارزه با ناهنجاری های اجتماعی یا مسائل شخصی از سوی برخی رسانه های استان.

باور این که واژه ها آدم می کشند و قدرت خارق العاده رسانه چه عظیم و غیرقابل وصف است برای تغییر سرنوشت یک ملت، اهمیت زیادی برای اهالی و صاحبان اصلی رسانه دارد. حرفه ای ها خوب می دانند. نکته ای که در این مجال و در ادامه ی این بحث لازم است مطرح شود رواج بازار اتهام زنی و برچسب زنی از سوی برخی رسانه هاست که صدای برخی مسئولان استان را درآورده است، در موضوعاتی چون اتهام به اختلاس، تبانی، رانت و گرفتن پست و مقام. برخی رسانه ها در این جریان سازی که این اتهام عین حق است تا مردم را آگاه کنیم، به هر شیوه ای دست به انتشار می زند. حال اینکه پشت این خبر منفعت شخصی نهفته است یا منفعت عمومی و دغدغه ی آگاهی و اطلاع رسانی برای پیشرفت ملت، مشخص نیست. در تکمیل این بحث برخی معتقدند چون ذات خبر شایعه است و واقعیت بعدا اتفاق می افتد! شایعه را منتشر می کنند تا مالک شایعه پیدا شود. یکی از روابط عمومی های استان از این جریان اتهام زنی به شدت شاکی بود و می گفت رسانه ای خبری را بر اساس شنیده ها و با تیتر بزرگ کار کرده مبنی بر اینکه فلان مدیر کل اختلاس کرده است بعد که با مدیر سایت تماس گرفته ایم می گوید ببخشید اشتباه شده! بدون اینکه اصلاحیه بزند. جدای از زدن اصلاحیه، خبری که روی اینترنت و در فضای مجازی انتشار یافت شاید از لحاظ فیزیکی و تکنیکی بتوان آن را حذف کرد اما بار منفی و ترور شخصیتی ناشی از این اتهام از لحاظ معنوی در ذهن و اندیشه مردم باقی می ماند و فضا را مسموم و نوعی خشونت رفتاری را ترویج می دهد.  

لازم است چند پرسش جهت بررسی مفصل و آسیب شناسی مطبوعات استان بوشهر که البته متاثر از مطبوعات کل کشور و سیاست گذاری های مرتبط با جریان اطلاع رسانی است، از سوی عموم مخاطبان و اهالی رسانه قابل توجه قرار گیرد. ـ اینکه مطبوعات و رسانه های استان بوشهر چه نقشی در ترویج و تکرار رفتارهای خشونت آمیز داشته است؟ ـ چگونه می توان هم رسالت اطلاع رسانی و شفاف سازی در موضوعی را به جا آورد و در عین حال نسبت به جنبه ی خشونت آمیز، فضای اتهام زنی و عدم ترویج آن در انعکاس رویدادها توجه کرد؟ ـ ضرورت رعایت بایدها و نبایدهای انعکاس اخباری چون خودکشی، انعکاس تصاویر و فیلم های دعوا و درگیری و نشر آن به ویژه در شبکه های مجازی به دلیل سهولت و استقبال مخاطب و انتشار نام فلان مسئول در فلان سازمان به اتهام اختلاس، رانت، در چیست؟ ـ چرا به عقیده ی برخی روانشناسان و جامعه شناسان انعکاس و دنبال کردن اخبار سرقت، خودکشی، قتل و اختلاس می تواند ایجاد کننده گسترش خشونت در جامعه باشد؟ ـ رعایت مسئولیت اجتماعی اصحاب رسانه نسبت به نحوه ی انعکاس این قبیل اخبار چیست؟ ـ چرا حفظ حریم خصوصی که هم در قانون و هم در اخلاق انسانی مورد تعریف و تاکید واقع شده است از سوی برخی رسانه ها و در فضای مجازی به شدت مورد نقض قرار گرفته است؟

چندی پیش «حسن موسوی چلک» جامعه شناس و رئیس انجمن مددکاران اجتماعی طی یادداشتی در روزنامه اعتماد با عنوان «خشونت قابلیت تکثیر دارد» مطالبی را مطرح کرد که می تواند به عنوان حسن ختام و پاسخ گوی پرسش های فوق به شکلی کلی باشد وگرنه در جزئیات پرداخت به این معضل بسیار مفصل و گسترده است. باشد در وقتی دیگر. موسوی چلک نوشت با بررسی پرونده های قضایی جامعه ایران در دو دهه اخیر می توان گفت موضوع خشونت، فراوانی بالایی یافته است. در این اتفاق، افراد تریبون دار، افراد صاحب قدرت، اقشار و گروه های محروم از حقوق اجتماعی قشرهایی هستند که به ترویج خشونت، دامن می زنند و آثار منفی جبران ناپذیری را به دنبال خواهند داشت. ایشان نوشت خشونت و گسترش خشونت ورزی ابعاد گسترده ای دارد اما به طور کلی به خشونت اجتماعی، خشونت اقتصادی و خشونت سیاسی تقسیم شده است. موسوی چلک معتقد است در جامعه ای که خشونت گسترش می یابد افراد به تدریج آن را به عنوان یک حق برای رسیدن به خواسته ها و مطالباتشان به شمار می آورند و مرتکب اعمالی خشونت بار می شوند. از این رو کسانی که نظاره گر یا شنونده اخبار خشونت هستند، تحت تاثیر این جریان قرار می گیرند. به تبع آن افکار عمومی تحث تاثیر قرار می گیرد و بدین گونه خشونت، خشونت به بار می آورد و افسردگی و فشار روانی را بالا می برد. این جامعه شناس به بیان تاثیر اخبار بر جامعه ای که سلامت روانی بالایی دارد و مقایسه ی آن با جامعه ای که از سلامت روانی پایینی برخوردار است پرداخته است. وی معتقد است در جامعه ای که مردم مهارت تاب آوری و مهارت زندگی بیشتری دارند، شهروندان دغدغه ی اقتصادی کمتری دارند و در کل سلامت روانی اجتماع بالاست، انعکاس اخبار خشونت نیز آثار منفی کمتر و بازخورد منطقی تری در افکار عمومی خواهد داشت. اما در مقابل در جامعه ای که سلامت روانی اش پایین است اثار منفی انعکاس اخبار خشونت بار در آن بیشتر مشاهد می شود. این مددکار اجتماعی نوشته است خشونت پدیده ای چند وجهی است و بخشی از آن به سیاستگذاران برمی گردد، سیاست ها و قوانین باید به گونه ای تنظیم شود که مردم احساس تبعیض نکنند و برقراری عدالت در قانون، عدالت در خدمات دهی، عدالت در حقوق شهروندی و پذیریش و به رسمیت شناختن تنوع اجتماع، اقوام و گروه ها، راهکارهای پیشنهادی دکتر حسن موسوی چلک است برای برون رفت از ترویج این پدیده. همچنین آموزش تاب آوری و مهارت های اجتماعی، کنترل خشم و مهارت خودمراقبتی از جمله راه های پیشگیری از آثار منفی اخبار خشونت بار در جامعه است. موسوی چلک در پایان یادآور می شود که همه انسان ها ممکن است در موقعیت هایی قرار گیرند که مطلوب آن ها نیست و مهم این است که تصمیم درست گرفته شود یعنی حقوق تان را مطالبه کنید بدون اینکه به حقوق دیگران تعرض کنید. البته پیشنهاد می شود یادداشت مفصل این جامعه شناس را در سایت اعتماد آنلاین بخوانید و ببینید که ایشان سانسور اخبار منفی را تجویز نمی کند، بلکه آمادگی جامعه را برای پذیرش این رویدادها لازم می داند. یعنی سیاستگذاران باید دغدغه هایی را که فراهم کننده ی خشونت و رفتارهای خشونت آمیز است و عمده متصل به مسائل اقتصادی و فرهنگی است را برطرف و کمتر کنند نه اینکه صورت مسئله را پاک کنند و دل خوش باشند که این موضوع را حل کرده اند و مردم نیز با آگاهی به رصد چنین اخباری بپردازند. بدون شک با بالارفتن ظرفیت روانی جامعه، مطبوعات و رسانه ها نیز بهتر می توانند در انعکاس اخبار منفی و ناهنجاری ها در جهت شفاف سازی و اطلاع رسانی موثر باشند. در این جریان شیوه و مهارت انعکاس اخبار خودکشی، سرقت، تجاوز، قتل و دیگر مسائل اجتماعی نیز از سوی اهالی رسانه بی تاثیر نیست. که مستلزم مطالعه، آموزش و آگاهی خبرنگاران نسبت به آثار و پیامدهای اخبار انتشار یافته است. حفظ اخلاق رسانه ای دانشی است که در تمام دنیا نسبت به آن تاکید و توجه شده اما در ورای منافع سیاسی و اقتصادی در تمام دنیا از جمله ایران به کج راهه می رود. و ابهاماتی که در بحث آزادی اطلاعات و شفاف سازی از سوی دولت ها و جریان قدرت در دنیا اعمال می شود به نسبت ها و رتبه بندی هایی منتهی می شوند.

 

 

  • منبع خبر : پایگاه خبری دادورزی