برای تبیین ابعاد حقوقی درگیری میان رژیم صهیونیستی و فلسطین با یکی از پژوهشگر حوزه حقوق بین الملل گفت‌وگو کرده‌ایم تا از نگاه قواعد حقوق بین الملل قضاوت کنیم که در قضیه درگیری فلسطین حق با کیست. گروه حقوقی خبرگزاری فارس- در روزهایی که شاهد درگیری دوباره مردم فلسطین با نیروهای رژیم صهیونیستی هستیم و هر […]

برای تبیین ابعاد حقوقی درگیری میان رژیم صهیونیستی و فلسطین با یکی از پژوهشگر حوزه حقوق بین الملل گفت‌وگو کرده‌ایم تا از نگاه قواعد حقوق بین الملل قضاوت کنیم که در قضیه درگیری فلسطین حق با کیست.

گروه حقوقی خبرگزاری فارس- در روزهایی که شاهد درگیری دوباره مردم فلسطین با نیروهای رژیم صهیونیستی هستیم و هر روز اخبار و تصاویر دردناکی از این جنگ در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی منتشر می‌شود؛ دوباره بحث درباره مبنای درگیری میان فلسطین و رژیم صهیونیستی داغ شده است.

یکی از محورهای مهم این مباحث مبنایی، بررسی این درگیری از منظر حقوق بین الملل است؛ یعنی بررسی حقوق طرفین درگیری فلسطینیان و رژیم صهیونیستی براساس قواعدی که با اتفاق کشورها و دولت‌های جهان وضع شده است. قواعدی که مورد اتفاق تمام کشورهای جهان است ولی متأسفانه اغلب رسانه‌ها و دولت‌ها با چشم بستن بر روی این قواعد، بر روی جنایت‌های رژیم اشغالگر قدس چشم بسته‌اند یا حتی بعضی از کشورها با وقاحت از آن حمایت می‌کنند.

برای تبیین ابعاد حقوقی درگیری میان رژیم صهیونیستی و فلسطین با علی مسعودیان، پژوهشگر حوزه حقوق بین الملل گفت‌وگو کرده‌ایم. در ادامه این مشروح این گفت‌وگو را می‌خوانید:

علیرغم سابقه طولانی درگیری میان فلسطینیان با رژیم اشغالگر قدس به نظر می‌رسد که افکار عمومی آگاهی زیادی نسبت به جوانب حقوقی این موضوع ندارند، به نظرتون برای ارائه چنین تبیینی باید از کجا شروع کنیم و چه مباحثی قابل طرح است؟

به نظر من در میان درگیری‌های اخیر بین فلسطینیان و رژیم صهیونیسیت نیاز است که ریشه مشکل فلسطین و اسرائیل را بررسی کنیم و ببینیم چه چیزی باعث این ماجرا شده است و با یک نگاه تاریخی حقایق را از نگاه حقوقی تبیین کنیم و ببینیم که حق با کدام طرف است. در این راستا هم باید از بهترین و معتبرترین اسناد استفاده کنیم. ما از مقالات یا دکترین‌ها استفاده نمی‌کنیم، بلکه از اسناد استفاده می‌کنیم و تمام مطالبی که بیان می‌شود در سایت سازمان ملل هست و شما می‌توانید به آن مراجعه کنید.

در وهله اول سعی می‌کنیم که یک سری حقایق را تبیین کنیم، چرا که بسیاری این حقایق را نمی‌دانند و همین سبب سوءبرداشت‌ها شده است.

بسیاری از این حقایق مربوط به سال ۱۹۶۷ و جنگ ۶ روزه است. از آن موقع یک سری حقایق حقوق بین المللی شکل گرفت که مورد توافق اجماعی سازمان ملل بود. در آن زمان امریکا و ۱۵ عضو سازمان ملل قطع نامه‌هایی به نفع اسرائیل صادر کردند.

بعد از بررسی این حقایق به بررسی سرزمین‌های محل اختلاف می‌پردازیم. در حقوق بین الملل اگر باید مرزهایی باشد، قسمت اورشلیم شرقی متعلق به فلسطین است یا اسرائیل؟ سپس به حکم دادگاه اسرائیل خواهیم پرداخت، حکمی که منجر به این اختلافات شد.

سوال ابتدایی این است که کدام بخش‌ها متعلق به فلسطین است و کدام تحت حاکمیت اسرائیل؟ البته این بحث فارغ از این است که حاکمیت اسرائیل بر سرزمین‌های تحت حاکمیتش قانونی است یا نه. یعنی بیاییم بررسی کنیم که در آخرین نقشه سازمان ملل کدام بخش‌ها متعلق به اسرائیل و کدام بخش‌ها برای فلسطین است، البته با توجه به نزاع اخیر در قدس در خصوص حاکمیت بر اورشلیم غربی و اورشلیم شرقی محل بحث ماست.

بنابر قوانین حقوق بین الملل تردیدی نیست که اورشلیم شرقی تحت حاکمیت فلسطین تلقی می‌شود. شما می‌توانید قطع نامه‌های متعدد سازمان ملل از جمله قطع نامه ۲۵۲، ۲۶۷، ۴۷۱، ۴۷۶ و ۴۷۸ شورای امنیت سازمان ملل متحد را ببینید که کاملاً قسمت اورشلیم شرقی را یک بخش جدانشدنی و لاینفک از فلسطین می‌داند. پس در این شکی نیست که این بخش برای فلسطین است.

جمعیت فلسطینی‌های مقیم اورشلیم براساس آخرین آمار مرکز اسرائیل یا ICBS در سال ۲۰۱۴ شرقی ۲۹۸ هزار نفر است. اسرائیلی‌هایی که در این منطقه ساکن هستند نیز ۲۰۰ هزار نفرند. البته حدود ۴ میلیون فلسطینی در مناطق دیگر فلسطین هستند که برای ورود به منطقه اورشلیم شرقی نیاز به مجوز ورود از جانب حکومت اسرائیل دارند که در اغلب موارد این اجازه ورود صادر نمی‌شود و رد می‌شود. یعنی شما فرض کنید که یک جایی برای شماست ولی برای ورود به آنجا شما باید اجازه ورود بگیرید تا به آنجا وارد شوید!

نکته دیگر اینکه ۳۵ درصد اورشلیم شرقی به منظور شهرک سازی توسط اسرائیلیان مورد استفاده قرار می‌گیرد و فقط ۱۳ درصد آن دست فلسطینی‌هاست و این ۱۳ درصد به این دلیل است که فلسطینی‌ها نمی‌توانند مجوز ساخت و ساز از اسرائیل را بگیرند و استانداردهای ساخت اسرائیل را رعایت کنند؛ بنابراین عملاً قادر به ساختن خانه و ساختمان نیستند که این فلسطینیان را با مشکلات بسیار زیادی مواجه کرده است.

این باعث شده است که حدود ۹۰ هزار فلسطینی ساکن اورشلیم شرقی در معرض جابجایی و بی خانمان شدن قرار بگیرند. از سال ۱۹۶۷ تا ۲۰۱۴ مقامات اسرائیلی حدود ۲ هزار خانه در اورشلیم را تخریب کرده‌اند. این تعداد، تعداد بسیار زیادی است اما اغلب کسی این حقایق را هنوز بیان نکرده است. این‌ها بیان حقایق یک جانبه با تعصب نیست و تمام کشورهای دنیا این حقایق را قبول دارند و تحلیل‌های رسانه‌های امریکایی هم آن را قبول دارند و حتی برخی رسانه‌های اسرائیلی هم به چنین حقایقی معترفند.

این جابجایی چگونه است که اینقدر محل نزاع شده؟

باید توجه کنیم که این جابجایی، جابجایی اجباری است. چرا؟ چون اسرائیلی‌ها در حال تداوم شهرک‌سازی‌های خودشان هستند و اگر کشوری یا کسی مانع شهرک سازی‌هایشان شود، قطعاً شهرک سازی‌های خودشان را ادامه می‌دهند، خصوصاً در سیلوان و شیخ جراح. شما الان شیخ جراح را می‌بینید که یکی از مراکز اصلی این نزاع است، اینکه اسرائیلی‌ها مانع این می‌شوند که فلسطینی‌ها آنجا بتوانند آزادانه زندگی کنند و آن‌ها را می‌خواهند مجبور به جابجایی کنند.

نکته دیگر یک سری اعمال محدودیت‌ها برای تردد و رفت و آمد هست که از طرف اسرائیل در این منطقه اعمال شده است و همچنین در قسمتی از کرانه باختری که بخشی از آن در اختیار فلسطینی‌ها هست نیز این محدودیت‌ها وجود دارد. الان فلسطینی‌ها یک سری تأسیسات خدمات درمانی ویژه در شرق اورشلیم دارند که این محدودیت‌های تحرک و رفت و آمد باعث شده که آن‌ها نتوانند بروند و از آن خدمات استفاده کنند. البته این محدودیت‌ها تنها منحصر به امکانات درمانی نیست و محدودیت‌ها نسبت به خدمات تحصیلی، مدرسه رفتن، داشتن آزادی برای انجام اعمال مذهبی و زیارت قدس و… نیز اعمال می‌شود.

به سراغ موضوعات اخیر برویم، چه چیزی باعث شروع درگیری‌های اخیر شد؟

چند موضوع سبب افزایش تنش‌ها و شروع درگیری‌ها اخیر شده است که یکی از آن‌ها موضوع محله شیخ جراح و حکم دادگاه درباره آن است. براساس حکم دادگاه اسرائیلی باید اهالی شیخ جراح در شمال قدس خانه های خود را ترک کنند. این حکم بر مبنای ادعای تاریخی مالکیت خانواده‌های یهودی بر املاک محله شیخ جراح بوده است؛ یعنی یهودی‌ها یک ادعای تاریخی داشته‌اند که املاک این محله مال ما بوده و بر این مبنا و دیدگاه دادگاه دستور می‌دهد که بسیاری از خانواده‌های فلسطینی باید خانه‌های خود را ترک کنند و بی خانمان شوند. بدون اینکه ۵۰، ۶۰ سال سکونت آن افراد در خانه‌هایشان مهم باشد! یعنی دادگاه دیدگاه تاریخی یهودیان را به ۵۰، ۶۰ سال سکونت اهالی شیخ جراح ترجیح داده است.

جالب است که در خصوص مالکیت، قانونی در اسرائیل تصویب شده است که به یهودیان اجازه می‌دهد که درباره املاکی که در جنگ ۱۹۴۸ از دست داده‌اند، دوباره ادعای مالکیت کنند اما همین قانون تبعیض آمیز و نژادپرستانه به فلسطینان چنین اجازه‌ای نمی‌دهد. یعنی اگر سرزمینی را فلسطینیان در سال ۱۹۴۸ از دست داده‌اند، نمی‌توانند نسبت به آن ادعایی کنند.

یکی از مشکلات دیگر فلسطینیان که سال‌ها با آن روبرو می‌شدند، بسته شدن راه‌های ورودی به اماکن مقدس بوده است. همانطور که می‌دانید، یکی از راه‌های اصلی بیت المقدس تا ۲۵ آوریل امسال، بسته بودند و فلسطینی‌ها نمی‌توانستند در ماه رمضان وارد مسجد الاقصی شوند در حالی که این حق مسلم فلسطینی‌ها است که بتوانند برای عبادت وارد مسجد الاقصی شوند.

اخیراً نیز یک مارش نظامی توسط اولترا ناسیونالیست‌های اسرائیلی با شعار «مرگ بر عرب» راه افتاده است و این شعار مرگ به یک دولت یا حکومت نیست بلکه مرگ به یک نژاد است. آرزوی مرگ کردن برای صدها میلیون عرب است که در سراسر جهان زندگی می‌کنند.

البته هر ساله در ۱۰ می مصادف با روز اورشلیم که اسرائیل در آن روز در سال ۱۹۶۷، توانسته بر منطقه اورشلیم کنترل پیدا کند، هر ساله اسرائیلی‌ها حرکات تحریک آمیزی انجام می‌دهند و در رژه‌ای پرچم‌های خود را به اهتزاز در می‌آورند. در این راهپیمایی اغلب آن‌ها به سمت شرق اورشلیم و منطقه درگیری می‌روند اما امسال به دستور نتانیاهو این مسیر تغییر کرد؛ چون در آن منطقه درگیری‌هایی از قبل وجود داشت اما یک گروه از راستی‌های افراطی به رهبری حزب صهیونیستی به ریاست «بت زالل اشموت ریخ» علیرغم دستور نتانیاهو به صورت تحریک آمیزی وارد شرق قدس و شیخ جراح شدند و شعار دادند.

نهایتاً درگیری‌ها به این سمت کشیده شد که پلیس‌های صهیونیست به مسجد الاقصی حمله کردند و با گاز اشک آور به مسجد حمله کردند در حالی که فلسطینی‌ها داخل مسجد بودند و حرمت سومین مکان مقدس مسلمانان در دنیا را به بدترین شکل شکستند و با کفش وارد مسجد شدند و به درگیری با فلسطینی‌ها پرداختند.

وقتی به مقدس‌ترین مکان یک گروه مذهبی اینگونه بی احترامی می‌کنی، مسلمان‌ها قطعاً واکنش سختی را نشان خواهند داد.

اینها حقایق فلسطین است و ما فکت ها و دلایل درگیری را بیان کردیم اما اینجا نکته‌ای باقی می‌ماند این است که بررسی کنیم که چه قواعد حقوقی وجود داشته که اسرائیل و فلسطین باید رعایت می‌کردند و توسط یک یا هر دو رعایت نشده است.

حکم دادگاه اسرائیل آیا مشروعیت دارد؟ آیا اسرائیل می‌تواند به استناد آن ساکنان شیخ جراح را مجبور به جابجایی کند؟

به نظر من حکم دادگاه اسرائیل فاقد هرگونه ارزش و اعتبار حقوقی است؛ چون با حاکمیت صحیح و قانونی فلسطین بر سرزمین‌های خودش در تعارض است. حاکمیت یک دولت بر تمامیت ارضی خود و احترام سایر دولت‌ها به تمامیت ارضی سایر کشورها و استقلال سیاسی کشورها جزوی از قواعد آمره حقوق بین الملل است که در ماده ۵۳ معاهده سازمان ملل است. هیچ قاعده‌ای و معاهده‌ای نیز نمی‌تواند بالاتر از قواعد آمره باشد؛ چون جایگاه آن بسیار بالا است.

حکم دادگاه کاملاً متعارض با قواعد آمره بین المللی است؛ حالا قانون داخلی بالاتر است یا قواعد بین الملل؟ حتی اگر قانون داخلی ارجح باشد، اسرائیل نمی‌تواند با این توجیه که قانون داخلی من چیز دیگری می‌گوید یا طبق قانون داخلی دارم عمل می‌کنم، مالکان را از خانه‌هایشان بیرون کند و بگوید براساس یک ادعای تاریخی که یک سری خانواده‌های یهودی دارند، این خانه‌ها برای ماست.

خود اسرائیل بالاخره عضو منشور ملل متحد است اما در این اقدام پاراگراف چهارم از ماده ۲ را کاملاً نقض کرده است؛ یعنی توسل به زور که این توسل به زور عمدتاً در سال ۱۹۶۷ استارت خورده است و تداوم این توسل به زور تا کنون ادامه داشته است. همچنین استقلال سیاسی و تمامیت ارضی فلسطین را محترم نشمرده است که این موارد نیز از قواعد آمره حقوق بین الملل است.

آیا در درگیری‌های اخیر قواعد مرتبط با حقوق بشر نیز نقض شده است؟

آیا جنایت علیه بشریت واضح‌تر از کشتن کودکان بروز پیدا می‌کند؟ وقتی عناصر جنایتکار علیه بشریت که در ماده ۷ اساسنامه رم آمده است با کشتن یک نفر می‌تواند محقق شود، کشتن این همه کودک آیا نمی‌تواند جنایت علیه بشریت باشد؟

بدون تردید نقض یک سری از حقوق بین الملل بشر اتباع فلسطینی براساس دو میثاق حقوق بشر اثبات می‌شود. در این دو میثاق حقوقی، برخی از حقوق بشر ذکر شده است که حق دسترسی به آزادانه به آب، حق انجام فعالیت‌های مذهبی به صورت آزادانه، حق تحرک و رفت وآمد آزادانه، حق دسترسی به امکانات بهداشتی، حق دسترسی به امکانات آموزشی و… از جمله آن است. با این حال تمام این حقوق در این چند روز اخیر با اقدامات به ناحق رژیم اسرائیل نقض شده است.

آیا کشورها و دولت‌ها براساس حقوق بین الملل درباره مسئله فلسطین مسئولیت‌هایی دارند؟

بله دولت‌ها وظایفی دارند اما در حال حاضر دولت‌ها خیلی منفعل هستند. در حالی که دولت‌ها براساس حقوق بین الملل باید وضعیت‌هایی که از طریق غیرقانونی و توسل به زور به وجود آمده را محکوم کنند و به رسمیت نشناسند و همین به رسمیت نشناختن از قواعد آمره است. اما شما می‌بینید که مقامات انگلیس، فرانسه، امریکا و سایر کشورها صرفاً توییت می‌زنند که تنش زدایی کنید! هر دو طرف به هم کاری نداشته باشند! خب کمی فعالانه‌تر تحلیل کنید و نظر دهید. نمی‌شود که دو طرف تنش زدایی کنند. الان بحث این است که از طریق غیرقانونی یک وضعیتی از سال ۱۹۶۷ در اورشلیم شرقی به وجود آمده است. این وضعیت باید توسط کشورها و دولت‌های عضو منشور ملل متحد و سازمان ملل متحد مورد اعتراض قرار بگیرد و این وضعیت نباید رسمیت پیدا کند و این یک قاعده آمره است.

خبرگزاری فارس