«دادگاه رسیدگی به شکایت ۲۹۵ بیمار پروانه‌ای علیه دولت امریکا» یا به عبارتی دیگر نمایش «کشتار پروانه‌ها»؛ روایتی دردناک از مظلومانی که در این سال‌ها تحریم‌های امریکا گوشت و پوستشان را ذره ذره جویده است. گروه حقوقی و قضایی خبرگزاری فارس- صبح امروز ۱۲ آبانماه: «دادگاه رسیدگی به شکایت ۲۹۵ بیمار پروانه‌ای علیه دولت امریکا» یا […]

«دادگاه رسیدگی به شکایت ۲۹۵ بیمار پروانه‌ای علیه دولت امریکا» یا به عبارتی دیگر نمایش «کشتار پروانه‌ها»؛ روایتی دردناک از مظلومانی که در این سال‌ها تحریم‌های امریکا گوشت و پوستشان را ذره ذره جویده است.

گروه حقوقی و قضایی خبرگزاری فارس- صبح امروز ۱۲ آبانماه: «دادگاه رسیدگی به شکایت ۲۹۵ بیمار پروانه‌ای علیه دولت امریکا» یا به عبارتی دیگر نمایش «کشتار پروانه‌ها»؛ روایتی دردناک از مظلومانی که در این سال‌ها تحریم‌های امریکا گوشت و پوستشان را ذره ذره جویده است.

بیماری EB یا پروانه‌ای یک بیماری ژنتیکی پوستی است که در نتیجه آن تاول‌هایی دردناک و حساس بر پوست ایجاد می‌شود که پیشروی و گسترش آن‌ها می‌تواند به قطع عضو یا حتی مرگ بیمار منتهی شود. EB هنوز درمان قطعی ندارد ولی با استفاده از پانسمانی خاص می‌شود از گسترش آن جلوگیری کرد.

پانسمان مخصوص بیماران پروانه‌ای را تنها یک شرکت سوئدی تولید می‌کند و این شرکت از می ۲۰۱۸ به خاطر تحریم‌های امریکا صادرات این محصول را به ایران ممنوع کرده است. تحریمی که در یکسال گذشته سبب فوت ۱۵ نفر از بیماران پروانه‌ای و بروز صدمات غیرقابل جبرانی برای صدها بیمار دیگر شده است.

مثلا هادی کیخسروی، جوان ۳۰ ساله مبتلا به این بیماری و دانشجوی کارشناسی ارشد حقوق، سال گذشته به خاطر نبود این پانسمان‌ها و گسترش بیماری یکی از پاهایش را از دست داده و حالا با پروتز خودش را به دادگاه رسانده و رو به قاضی می‌گوید: «در هیچ جای دنیا تحریم دارو وجود ندارد و زور دولت آمریکا به ما بیماران رسیده و ما را تحریم کرده است.»

یا مادر فاطمه که به سختی اشک‌هایش را کنترل می‌کند و می‌گوید نبود این پانسمان‌ها باعث شده وقتی کودک ۸ ساله‌اش را حمام می‌کرده، تمام کف حمام پر از خون شود و مجبور باشد حواس کودکش را از آن صحنه وحشتناک پرت کند.

مادر فاطمه فریاد می‌زند: تحریم‌ها باعث شد زخم‌ها بیشتر شود و برای همین دخترم نمی‌تواند در اجتماع حضور داشته باشد. او به دلیل نبود پانسمان نمی‌تواند لباس بپوشد؛ زیرا لباس به زخم‌ها می‌چسبد و باعث درد و خونریزی می‌شود. یا پرنام خسروی که دستهایش را به قاضی نشان می‌دهد و می‌گوید «در اثر نبود پانسمان مخصوص انگشتانم خورده شده» و بغض می‌کند و با صدایی گرفته ادامه می‌دهد: «زخم‌های من طوری شده‌اند که دیگر خوب نخواهند شد» و اینها تنها چندین روایت کوتاه از یک جنایت دردناک است؛ جنایتی که به قول رئیس دادگاه، قاضی مریدی‌پور، «هر آدمی با دیدن آن‌ها فقط باید اشک بریزد…»