دادورزی/ راضیه عقیلی مهر: حرفه وکالت، شبیه همان تئوری کوه یخ است که برخی مردم فقط آن بخش ظاهری و زیبای قله یا به تعبیری همان ظاهر و جایگاه اجتماعی حرفه وکالت را می بینند و از بخش وسیع و پنهان آن که مخاطره آمیز و پراسترس است، غافل اند. حرفه ای که برای وکلای […]
دادورزی/ راضیه عقیلی مهر: حرفه وکالت، شبیه همان تئوری کوه یخ است که برخی مردم فقط آن بخش ظاهری و زیبای قله یا به تعبیری همان ظاهر و جایگاه اجتماعی حرفه وکالت را می بینند و از بخش وسیع و پنهان آن که مخاطره آمیز و پراسترس است، غافل اند. حرفه ای که برای وکلای متعهد و مسئولیت پذیر می توان گفت تمام وقت است و بدون شک خستگی و فرسودگی ذهنی و به دنبال آن آسیب های جسمی ایجاد می کند. بسیارند وکلایی که این حرفه خطیر را به دلیل فشارهای روانی و دردسرهایش به شکل دائم یا موقت کنار گذاشتند. باید توجه داشت تداوم در این مسیر خطیر، مستلزم کسب مهارتهای خودمراقبتی است که متاسفانه در دانشکده ها و مراکز آموزشی در جهت حفظ سلامت روان و جسم وکلا آموزش داده نمی شود و وکیل باید روش و روش هایی با عنوان خود مراقبتی متناسب با وضعیت و شخصیت فردی خودش در نظر بگیرد. هر چند نکات خوبی از سوی برخی اساتید این حرفه به طریق پراکنده یادآوری می شود اما اینکه به شکل جدی به سلامت روان و جسم و امنیت وکیل در نظام حقوقی توجه شود تاکنون میسر نشده است. هر چند آماری نمی توان در این مورد نوشت اما با توجه به گسترش اختلالات روانی ناشی از افسردگی و اضطراب در جامعه امروز بدون شک وکلا به دلیل حساسیت حرفه ای بیش از سایر مردم در معرض این نوع از آسیب روانی هستند.
با نگاهی پرامید به اتفاق های خوب اشاره می کنم. در استان بوشهر همواره وکلایی هستند که با وجود مشغله های شغلی شان و در میان کشاکش این حرفه پراضطراب ساعاتی را برای سلامت روح و ذهن خسته شان تدارک می بینند. وکیلی که به دامن طبیعت پناه می برد و عکاسی می کند، وکیلی که در کوهنوردی به قله های مرتفع اروپایی و جهانی صعود می کند، وکیلی که در مسابقات جهانی بیلیارد در ترکیب تیم ملی قرار می گیرد، وکیلی که در مسابقات تیم فوتسال صاحب مقام می شود، وکیلی که مرکز گردشکری و رفاهی ایجاد می کند و کارآفرین است و بسیار وکلایی که به طریقی نشاط و امید را نخست به روان و جسم خودشان و سپس به اطرفیان شان تزریق می کنند. اما در میان آن ها برخی وکلا هم هستند که با شعر و شاعری انس دارند و به لطافت شعر پناه برده اند. آرمین رستم زاد وکیل پایه یک دادگستری با همراهی همسرش یک محفل ادبی و عرفانی را در دفتر محل کارش ایجاد کرده است که یک سال از عمر آن می گذرد. ایشان با وجود مشغله حرفه وکالت و برخی دلسردی ها اما با تشویق همسرش و دیگر ادیب دوستان توانسته این محفل را نگه دارد. محفلی که عصر شنبه ۲۳ تیرماه ۱۴۰۳ یک ساله شد و به چهل و سومین شماره ادبی اش رسید. محفلی که هفته ای یک بار و به مدت دو ساعت برگزار می شود. در این محفل آرمین رستم زاد به خوانش ابیات مثنوی معنوی می پردازد، این اشعار را معنی و تفسیر می کند و به نظرات و علم دیگر حاضران فرهیخته نشست که اکثرا مسلط و علاقه مند به اشعار مثنوی معنوی مولانا و روایت هایش هستند، گوش جان می سپارد. آرمین، بیان بسیار روان و کلامی شیوا و خلقی شاد و صمیمی دارد و وکیلی است که اینگونه از ابتدای برگزاری این نشست که فقط با یک نفر برگزار شد، ادامه داده است تا به اکنون برسد که دیگر در دفتر کارش جایی برای حضور علاقه مندانش نباشد و به لطف رئیس کانون وکلا به سالن اجتماعات کانون وکلای دادگستری استان بوشهر نقل مکان کند. محلی که به گفته خودش خانه او و همه وکلاست.
در سالگرد این محفل ادامه خوانش ابیات مولانا با محوریت موضوعی جبر و اختیار از بخش ۷۹ دفتر نخست ابیات مثنوی معنوی آغاز شد و با تفسیر و بحث و گفت و گو در سالن اجتماعات چوبک کانون دنباله دار شد تا به نشست شنبه هفته آینده پیوند خورد.
این وکیل دادگستری از انگیزه اش برای برگزاری این محفل برای علاقه مندان می گوید، اینکه تمام زندگی اش سیر و سلوک در اشعار مولانا بوده و دائم با این احوال در خلوت لذت می برده است اما از یک جایی به بعد تصمیم می گیرد این رویه پنهان را با دیگر هم باورانش به اشتراک بگذارد.
آرمین رستم زاد می گوید: این شوق و در پی آن آگاهی از لطایف و سلوک مولانا را نمی توانستم پنهان کنم، معتقدم آگاهی یک فرآیند جمعی است. ما نمی توانیم برویم در یک کتابخانه و فقط کتاب بخوانیم تا آگاهی مان بالا رود. چرا که آگاهی فرآیندی است که باید بین اشخاص مختلف مطرح شود. بین چکش های پرسش گری و گفتن و شنیدن پخته شود.
رستم زاد می گوید سال ها پیش مقاله ای از لورکا شاعر و نویسنده اسپانیایی خوانده که گفته بود: «من برای اشخاصی که گرسنه هستند حسرت نمی خورم چون این ها به هر حال اندکی غذا گیر می آورند و سیر می شوند ولی من وقتی یک تئاتر خوب می بینم یا یک کتاب خوب می خوانم، خیلی حسرت می خورم که نمی توانم این آگاهی را با دیگران به اشتراک بگذارم. و مدام علاقه دارم این زیبایی ها را با دیگران تقسیم کنم و فکر می کنم آدم هایی که از این بابت فقیر هستند من را بیشتر آزار می دهند»
این وکیل خوش ذوق در ادامه می گوید: وقتی مولانا را می خواندم و لذت می بردم، دوست داشتم این حس و آگاهی را با دیگران تقسیم کنم. به عنوان یک وکیل که هر روز با جنگ و جدل های بسیاری سرو کار داریم. و فشار روانی زیادی متحمل هستیم. این علاقه مندی به اشعار مولانا می تواند این میزان فشار روانی را کاهش دهد. این محفل محیطی است که من از آن اکسیژن دریافت می کنم. اگر نباشد فشارهای کاری من را خفه می کند!
آرمین رستم زاد معتقد است این محافل ادبی دایره لغات افراد را افزایش می دهد و روی فن بیان شان تاثیر گذار است. او می گوید: ما در این نشست ها فقط مولانا نمی خوانیم. محیطی فراهم کرده ام که علاقه مندان در این محافل در مورد دل مشغولی هایشان با هم صحبت کنند. شخصیت انسان ذاتا دوست دارد خودش را نشان دهد که در این محیط این امکان را فراهم کرده ام تا در یک جمع صمیمانه علاقه مندان در پناه شعر و لطف عرفان و اخلاق از دغدغه های بی اساس برای لحظاتی غافل شوند. این محفل شبیه یک مهمانی سودمند است.
رستم زاد گفت: اساتید ما می گفتند حتما لیستی از تفریحات آرام کننده برای خودتان داشته باشید چون حرفه وکالت با منازعات سر و کار دارد و روح و روان را خسته و فرسوده خواهد کرد از این رو این محفل که در بوشهر تاکنون به این شکل اتفاق نیافته است می تواند محیط خوبی برای حضور و استقبال همکاران وکیل باشد.
این وکیل ادیب دوست و محقق می گوید: من شوق مضاعف خواهم داشت و دوست دارم همه علاقه مندان به ویژه وکلای همکار در این نشست ها شرکت کنند. چرا که لطافت موضوعات برای روان ما وکلا موثر است.
باید پاس داشت امثال وکیل آرمین رستم زاد و همسرش و دیگر ادیب دوستان را که وقت شان را در این محفل عرفانی می گذرانند و سایرین را نیز با خود همراه می کنند تا از آثار مولانا که پر از ذوق و شوق ادبی است و می تواند اذهان افسرده را طرب انگیزد بهره مند شد. اینان مصداق بارز همان مثال پیشگیری بهتر از درمان هستند که جامعه امروز بیشتر به آن محتاج است. وکیلی که در تلاش است فقر فرهنگی را به حد وسع کم کند و جایش را آگاهی بگذارد.
خوشبختانه تمام روسای کانون وکلای دادگستری استان بوشهر ادیب دوست و علاقه مند به محافل ادب و عرفان بودند و هستند به ویژه رئیس هشتمین دوره هیات مدیره کانون وکلا دکتر سیروس شهریاری که از علاقه مندان به محافل شعر و ادب پارسی است. امید که با همراهی ایشان و دیگر اعضای هیات مدیره برگزاری چنین محافلی مانند برخی کانون وکلاهای پرچمدار در سراسر کشور به شیوه ای منسجم، پایدار و با حضور پرشور همکاران وکیل در محل کانون ادامه یابد.
- منبع خبر : پایگاه خبری دادورزی
Friday, 22 November , 2024