در پرونده اجرایی محکوم علیه، ملکی را به عنوان مال معرفی کرده است. ارزیابی ملک در نهایت و در نتیجه اعتراض، به هیات پنج نفره کارشناسان رسمی دادگستری ارجاع شده است. در مزایده اولیه، ملک خریدار نداشته و به تقاضای محکومله مزایده دوم برگزارشده است؛ در این مزایده یکی از محکوم لهم با قیمت کمتر […]
در پرونده ای حکم قطعی مبنی بر خلع ید خوانده صادر شده و پس از قطعیت دادنامه، یکی از محکوملهم، حصه مشاعی خود را به شخص ثالث منتقل میکند. آیا ثالث و انتقالگیرنده که جزء اصحاب پرونده نبوده است، میتواند به عنوان قائم مقام، درخواست صدور اجراییه کند؟
با عنایت به اینکه ماده ۲ قانون اجرای احکام مدنی مصوب سال ۱۳۵۶، به صراحت صدور اجراییه به تقاضای کتبی قائم مقام قانونی را پیشبینی کرده است، اگر به نحو محرز و مسجلی، موضوع محکوم به از سوی محکوم له به ثالث منتقل شده باشد، صدور اجراییه یا ادامه عملیات اجرایی به درخواست وی بلامانع است. بنابراین با توجه به لزوم احراز انتقال، نمیتوان به صرف قرارداد عادی منعقده میان محکوم له و ثالث، ثالث را قائم مقام قانونی محکومله دانست و به تقاضای وی اجراییه صادر کرد یا عملیات اجرایی را ادامه داد؛ اما اگر محکومله با حضور در واحد اجرا، انتقال را تأیید کند یا انتقال رسماً انجام شده باشد، فاقد اشکال قانونی است.
با فرض قرار قبولی واخواهی و در نتیجه توقف اجرای حکم، چنانچه برای محکوم علیه رای غیابی قرار ممنوعیت خروج از کشور صادر شده باشد، در خصوص رفع اثر از این قرار، نظریه ارشادی خود را اعلام کنید.
مطابق ماده ۳۰۶ قانون آیین دادرسی مدنی مصوب سال ۱۳۵۶، با صدور قرار قبولی واخواهی، اجرای حکم متوقف میشود و با توجه به اینکه ممنوعالخروج شدن محکومعلیه از آثار صدور حکم قطعی و اجرای آن است، بنابراین در صورتی که به علت محکومیت غیابی، محکوم علیه ممنوع الخروج شده باشد، با توقف اجرای حکم، ادامه ممنوعیت خروج واخواه مجوز قانونی ندارد و باید رفع شود.
Saturday, 12 April , 2025