محمدهادی جعفرپور ـ وکیل دادگستری دادورزی: قتل «علی فاضلی منفرد» به دست پسر عموهای باغیرتش! حسب گزارش های منتشر شده ی وی مستند به بند۷ آیین نامه معاینه و معافیت مشمولان خدمت به جهت اختلال رفتار جنسی (ترنس سکسوالیسم) از خدمت سربازی معاف شده بود که همین کارت معافیت وی را به قتلگاه کشاند. زمانی […]

محمدهادی جعفرپور ـ وکیل دادگستری

دادورزی: قتل «علی فاضلی منفرد» به دست پسر عموهای باغیرتش! حسب گزارش های منتشر شده ی وی مستند به بند۷ آیین نامه معاینه و معافیت مشمولان خدمت به جهت اختلال رفتار جنسی (ترنس سکسوالیسم) از خدمت سربازی معاف شده بود که همین کارت معافیت وی را به قتلگاه کشاند.

زمانی که مردان خانواده علی علت معافیت وی از خدمت سربازی را روی کارت معافیت او می بینند، متوجه ی هویت جنسی علی شده، وی را به منطقه ای در برومی اهواز برده سپس به مادرش نشانی جسد تنها فرزندش را اطلاع می دهند. قتل ناموسی در انحاء و اشکال مختلف به بهانه ی غیرت و تعصبات قومی قبیله ای و یا بعضا با نام دین، دیرزمانی است که از قالب حادثه ای که به ندرت رخ می دهد به شکل عادت و رفتاری تکراری درآمده است! در نهایت تاسف و شاید شرمساری باید بدون اغراق اذعان کرد که هر چند روز یکبار جامعه ی ایرانی با چنین اخباری مواجه شده و نهایت واکنش قابل پیش بینی آن هم، درج چند یادداشت و تحلیل مختصرِ چرایی وقوع چنین حوادثی است!

چالش و مشکلی که برخی از افراد جامعه ی ایرانی با عنوان ترنس یا همجنس گرا  با آن مواجه هستند بنا بر تحقیقات گسترده ی پزشکی ناشی از علل و عوامل متعددی مرکب از مشکلات فیزیولوژیکی ـ ژنتیکی ـ هورمونی و کمتر اخلاقی است. تا به امروز علیرغم تحقیقات گسترده حول شناسایی علت وقوع چنین حالتی در برخی افراد، هیچ پاسخ قطعی و قابل استنادی از منظر پزشکی ارائه نشده است. غالب تحقیقات و پژوهش های پزشکی با درصدی احتمال ولو جزئی، عمده دلیل چنین وضعیتی را دگرگونی هورمونی ـ ژنتیکی می دانند.

حال که علم پزشکی علیرغم رشد قابل توجه خاصه در شاخه ژنتیک و هورمون شناسی قادر به ارائه دلیل قطعی و شناسایی دقیق علل وقوع چنین رفتاری نزد برخی افراد نشده است، لازم است از فقه پویای امامیه بهره گرفته به این پرسش پاسخ داد که آیا از منظر فقه امامیه چنین افرادی دارای مسئولیت کیفری یا تکلیف شرعی در قبال رفتارهای جنسیتی خویش هستند؟

حقوق کیفری اسلام در بحث تعریف و تبیین علل و عوامل شکل گیری مسئولیت کیفری از جمله پیشرفته ترین نظام های جزایی دنیاست. فارغ از آیات متعددی که در قرآن کریم حول محور تکلیف و مسئولیت افراد تشریع شده است، دو حدیث مشهور به حدیث رفع(۱) از پیامبر اکرم (ص) در مقام تعریف عوامل شکل گیری مسئولیت و علل رافع مسئولیت خاصه مسئولیت کیفری قابل استناد است .

شرح و تفصیل ابعاد گسترده شرایط شکل گیری مسئولیت و عوامل رافع مسئولیت مذکور در احادیث مذکور از حوصله این یادداشت خارج و صرفا به تحلیل و شناسایی ارتباط معنایی عبارت لایطیقون در حدیثِ رفع«رفع عن امتی تسعه…» با شرایط جسمانی ترنس ها اشاره می شود. فقها درتعریف عبارت لایطیقون آورده اند:آنچه توانش را ندارد قید عبارت لایطیقون پیش از عبارت مااضطروا الیه و ما استکرهواعلیه یقینا بی حکمت نبوده چرا که شارع این حکم حکیمی است که به هر آنچه حکم می کند مبتنی بر عقل است و هر آنچه که عقل ایشان حکم می کند شرع بر آن صحه گذاشته است (حکم بالعقل حکم بالشرع…)در شناسایی علل و عوامل رافع مسئولیت کیفری در حقوق موضوعه اصطلاح اضطرار و اکراه بر گرفته از حدیث پیامبر اکرم (ص) تعاریف متنوعی ارائه شده است که ترجمه تحت اللفظی آن را شامل حالتی می دانند که آنچه بدان ناچارهستند (اضطرار) یا آنچه به زور بدان وادار می شود (اکراه)(۲) علیرغم تحلیل و تفسیرهای متنوعی که بعضا در چند مجلد راجع به شناسایی حالت های مختلف و محتمل وقوع اضطرار و اکراه(۳) در رفتارهای انسان ارائه شده است به جرات می توان گفت در هیچ مرجع و منبع فقهی ـ حقوقی از عبارت لایطیقون تفسیری قابل توجه جز همان ترجمه تحت اللفظی ارائه نشده است.

توجه به ضرورت تحلیل و شناسایی مصادیق وقوع چنین حالتی نزد انسان از این منظر قابل توجه و تکلیفی است بر فقها که کلمه به کلمه حدیث شریف پیامبر واجد اثر حقوقی و به عنوان شاخصه ی پیشرفته بودن حقوق کیفری اسلام بر تارک تاریخ حقوق کیفری می درخشد.بدون استثناء تعریفی که از مفهوم عبارات اضطرار و اکراه در دکترین حقوق موضوعه و تحلیل های فقهای متاخر و معاصر آمده مبین حالتی است ناشی از عاملی غیر طبیعی اعم از داخلی و خارجی، درگیری ذهن و فکر انسان در تن دادن به قبولِ خطر ضعیف تر از حادثه ای با تبعات سنگین تر مانند شکستن درِ خانه ی همسایه(جرم تخریب)برای نجات جان فرزند از خطرآتش سوزی(اضطرار)یا قبول تهدیدات بیرونی و ارتکاب جرم سرقت به جهت رهایی از تهدید به قتل خانواده(اکراه)با هر تفسیر و نگاهی که موقعیت شخص مکلف را در حالت اضطرار و اکراه تحلیل کنیم این نتیجه حادث می شود که علل و عوامل وقوع چنین حالتی به یک یا چند عامل غیر طبیعی مرتبط می شود. اما فلسفه وجودی عبارت لایطیقون در حدیث شریف چیست؟معاذ الله  هدف پیامبر اکرم ص از ذکر این عبارت در حدیثی که مبانی مسئولیت کیفری و…را انشاء می کند عبث و بیهوده که نبوده؟!بلاشک حکمت و هدفی متعالی در پس ذکر این عبارت آمده که باید هزاران مرتبه تاسف خورد از عدم تحلیل و شناسایی مصادیق بیرونی چنین حالتی .

با همان ترجمه تحت اللفظی”آنچه توانش را ندارد”این نتیجه حادث می شود که ممکن است طبیعت و ذات برخی افراد ایشان را به سمت و سوی ارتکاب رفتاری سوق دهد که علیرغم علم به مذموم بودن رفتار ارتکابی،طبیعت (فیزیولوژی و..آن فرد) تاب و توان مقابله با آن وضعیت را ندارد و بنا بر همین عامل مستند به حدیث موصوف نمی توان برای چنین فردی مسئولیت و تکلیف قائل شد.

ذکر مثالی از تحقیقات میدانی چند سال گذشته در تایید این وضعیت خالی از فایده نیست:در یکی از مدارس خاص و نمونه استان که  گذر از فیلترهای متنوعی اعم موقعیتی خانواده،اخلاق اسلامی و…شرط ورود به آن محیط آموزشی بود با پسر بچه ی شانزده ساله پای میز مصاحبه نشستم،دقیق خاطرم هست ماه شعبان بود و روز مصاحبه مقارن با ایامی بود که روزه مستحبی دارد! چای و بیسکوییت همراه با یک لیوان شربت ،مختصر پذیرایی بود که تدارک دیده بودیم و در همان آغاز مصاحبه متوجه شدم که ایشان روزه مستحبی گرفته!همان پسر بچه تیزهوشی که بنا بر گزارش مادر و پدرش دچار رفتارهایی دور از خلق و خوی پسران بالغ شده و سبب نگرانی خانواده.

گفتگو را به سمت و سوی رفاقت و صمیمت هدایت کردم تا پس از چند ساعت تنها عبارتی که از آن گفتگو در ذهنم ماندگار شد این عبارت بود:

“آقا اجازه می دانم کار و رفتارم خلاف عرف جامعه و گناه هست اما به خدا قسم دستِ خودم نیست اصلا نمی توانم خودم را کنترل کنم”

این عبارت از زبان کسی شنیده شد که ساعت ها جلسات روانکاوی و مشاوره رفته،به شدت به مسائل مذهبی معتقد  و همواره ذکر توبه و استغفار دارد از آنچه که توانش ندارد(لایطیقون)اگر چه پرداختن به چنین مسئله ی مهمی نیازمند پژوهشی گسترده و تنظیم مقالات علمی در ابعاد مختلف است اما امیدوارم همین مختصر تلنگری باشد برای درک این مفهوم که: ترنس ها مخلوق خدا هستند مثل من و شما، آن ها را نکشیم! چون پیامبر ص فرمودند:رفع عن امتی تسعه…لایطیقون.

پیوست ها:

۱ـ رفع عن امتی تسعه اشیاء:الخطا و النسیان و ما اکرهوا علیه و ما لا یعلون و ما لا یطیقون…(شرایط رافع مسئولیت :اضطرار و اکراه وندانستن«جهل حکمی و موضوعی»پشیمانی وخطا و…

۲ـ رفع القلم عن ثلالثه عن النائم حتی یستقیظ و عن المجنون  حتی یفیق و عن الطفل  حتی یحتلم= شرایط شکل گیری مسئولیت(عقل و اراده و بلوغ)

۳ـ شیخ انصاری/درس خارج استاد مصطفوی۲۵/۷/۹۵به نقل از محقق قمی و…

از امت من در نه ۹حالت تکلیف رفع می شود:اشتباه،فراموشی،…آنچه که توانایی آن را ندارد

*ماده۱۵۱و۱۵۲و۱۵۳و۱۵۵و…قانون مجازات اسلامی علل رافع مسئولیت کیفری یا علل موجه جرم را انشاء کرده است.