استعلام : شخصی به علت ارتکاب جرم تعزیری، به صورت غیابی محکوم شده و پس از اعتراض خارج از مواعد، قرار رد واخواهی صادر شده است. با اعتراض به قرار مذکور، پرونده به دادگاه تجدیدنظر استان ارسال و قرار معترض‌عنه تأیید شده است. با اعاده پرونده و در مرحله اجرای حکم، محکوم‌علیه رضایت شاکی خصوصی […]

استعلام : شخصی به علت ارتکاب جرم تعزیری، به صورت غیابی محکوم شده و پس از اعتراض خارج از مواعد، قرار رد واخواهی صادر شده است. با اعتراض به قرار مذکور، پرونده به دادگاه تجدیدنظر استان ارسال و قرار معترض‌عنه تأیید شده است. با اعاده پرونده و در مرحله اجرای حکم، محکوم‌علیه رضایت شاکی خصوصی را اخذ نموده و در راستای ماده ۴۸۳ قانون مذکور تقاضای تخفیف مجازات را مطرح نموده است. دادگاه تجدید نظر استان نیز بدون توجه به این امر که حکم به دلیل اعتراض خارج از موعد قطعی شده و این دادگاه قرار رد اعتراض را تأیید نموده، مبادرت به تخفیف در مجازات تعیین‌شده نموده است. پس از مدتی که مشخص گردید محکوم‌علیه دارای محکومیت‌های قطعی دیگری می‌باشد، پرونده جهت صدور حکم واحد به دادگاه تجدید نظر استان ارسال شده است. حال با توجه به اینکه آنچه منظور مقنن در ماده ۵۱۰ قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲ بوده، احکام قطعی است و در پرونده‌ای که دادگاه تجدید نظر مبادرت به صدور رأی نموده، قرار معترض‌عنه را تأیید کرده و حکم قطعی همان حکم دادگاه بدوی است که به دلیل اعتراض خارج از موعد قطعی شده است. آیا اشتباه دادگاه تجدیدنظر استان در صدور رأی تخفیفی در راستای اعمال ماده ۴۸۳ قانون مذکور، سبب ایجاد صلاحیت برای دادگاه تجدید نظر استان جهت نقض کلیه آرا و صدور حکم واحد می‌شود؟

نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه :
اولاً، حکم قطعی و لازم‌الاجرای دادگاه، مادام که به طرق قانونی نقض نشده است، واجد احکام و آثار قانونی مربوط است. ثانیاً، اطلاق کلمه «حکم» مذکور در عبارت «دادگاه صادرکننده آخرین حکم» منصوص در بند «الف» ماده ۵۱۰ قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲، شامل حکم قطعی صادره در اجرای ماده ۴۸۳ قانون یادشده که ناظر به گذشت شاکی یا مدعی خصوصی در جرایم غیر قابل گذشت متعاقب قطعیت است می‌باشد.

اداره کل حقوقی قوه قضائیه

  • منبع خبر : دیده بان هشتم