پایگاه خبری دادورزی / راضیه عقیلی مهر: من یکی از علاقه مندان به سینما به عنوان هنر هفتم هستم. با وجود امکاناتی که دنیای تکنولوژی در اختیارمان قرار داده است و می توان در خانه یا هر جای ممکن دیگر از طریق تلویزیون، تلفن همراه و پلتفرم ها فیلم و سریال تماشا کرد اما تماشای فیلم […]

پایگاه خبری دادورزی / راضیه عقیلی مهر: من یکی از علاقه مندان به سینما به عنوان هنر هفتم هستم. با وجود امکاناتی که دنیای تکنولوژی در اختیارمان قرار داده است و می توان در خانه یا هر جای ممکن دیگر از طریق تلویزیون، تلفن همراه و پلتفرم ها فیلم و سریال تماشا کرد اما تماشای فیلم در فضایی که مختص نمایش هنر فیلم سازی حرفه ای است، لذت و جذابیت دیگری دارد. تماشای فیلم در فضای عمومی، دیدن واکنش تماشاچیان نسبت به سکانس ها و دیالوگ هایی که در جریان فیلم رد و بدل می شود، صدای آرام گریه یا قهقه ای بلند، برای من سینمادوست حس نشاط و حس سرزندگی دارد.

حدود یکسال است که منطقه یک شهر بوشهر سینما ندارد و تماشای فیلم در سینما بهمن به عنوان باسابقه ترین سینمای بوشهر، محلی که لحظات خوبی را با خانواده و دوستان مان در آن سپری کرده ایم، دریغ شده است. این سینما به دلیل قدیمی بودن ساختمان و نبودن اعتبار کافی برای بازسازی مجدد آن و یا هر بهانه ی دیگری تعطیل و به حال خودش رها شده است. سینمایی که از دوران کودکی تاکنون برایم یادآور بهترین خاطره هاست. یادش بخیر چه فیلم های زیاد و خوبی با خانواده و دوستانم در این سینما تماشا کردیم. حتی اگر فیلمی هم میان این همه فیلم بد بود اما بهانه ی دورهمی و سرگرمی روزهای جمعه خانواده های زیادی را فراهم کرده بود. از یاد نمی برم وقتی روی پرده سینما بهمن (فانوس) فیلم کودکانه ی «گلنار» را به همراه مادرم تماشا کردم و یا وقتی برای تماشای فیلم «شهر در دست بچه ها» رفته بودم هر دو طبقه ی سینما مملو از جمعیتی بود که در کنار کودکانشان به تماشا نشسته بودند. فراموش نمی کنم فیلم «دزد عروسک ها» را که در تاریکی سینما بهمن روی صندلی طبقه بالا پفک می خوردم و با هیجان بازیگری آن جادوگر زشت فیلم را می دیدم و هر از چند گاه به چهره ی مادرم نگاه می کردم مطئمن شوم در آن تاریکی کنارم نشسته است. ـ البته کمی هم از فضای فیلم ترسیده بودم ـ یا فیلم خواهران غریب را که به همراه گروهی از دانش آموزان دبستان خدیجه کبری و دیگر دانش آموزان مدارس دیگر در این سینما به تماشا نشستیم و با اشتیاق مادر من مادر من زنده یاد خسرو شکیبایی را می دیدیم و گوش می کردیم. بعدها هم در نوجوانی و جوانی برای من سینما دوست این قصه ادامه داشت. سینما بهمن برای من فقط تماشای یک فیلم نیست بهانه ی یک عمر خاطره ی کودکی و جوانی با بهترین عزیزانم است. چطور می توان این همه خاطره را راحت رها کرد و بی تفاوت بود.

دیروز به لطف همکار و دوست پرتلاش روزنامه نگارم بانو الهام بهروزی مطلبی در روزنامه بامداد جنوب با عنوان «تنور سینما دوباره با مصلحت در بوشهر گرم می شود» که روایت دکتر افروغ مدیر کل محترم ارشاد استان بوشهر از فعالیت دوباره سینما در بوشهر است را خواندم که در آن خبر بازگشایی سینما شهید آوینی واقع در بهمنی میدان رفاه، منطقه دو بوشهر از سوی مدیرکل ارشاد اعلام شده بود. چون این سینما هم به دلیل عدم همکاری موسسات پخش فیلم و هر دلیل دیگری مدتی تعطیل شده بود. بدون معطلی زمانی را میان این مشغله ها یافتم و به سمت بهمنی روانه شدم. در مطلب منتشر شده ساعت و اکران دو فیلم «مصلحت» و «شهر هرت» آمده بود که من به دلیل بعد مسافت و عدم اطلاع به موقع از زمان اکران فیلم ها به زمان پخش نیمه های پایانی فیلم اول یعنی «مصلحت» با محوریت موضوعی سیاسی رسیدم و به طور حتم با وجود یک سالن پخش، امکان بازبخش آن نبود. برای همین منتظر ماندم برای پخش فیلم دوم. سالن سینما شهید آوینی را از قبل دیده بودم سالن سینمایی خوب و جدیدی است و اتفاقا چند فیلم خوب مثل فیلم «استرداد» با موضوع تاریخی مرتبط با وقایع قبل از انقلاب را چند سال پیش در آن تماشا کرده بودم. اما با تعطیلی سینما بهمن و سینما کانون طی طریق از منطقه ی یک به منطقه دو و اینکه سینما آوینی بعد از این تعطیلی ها از ابتدایی ترین امکانات رفاهی برای علاقه مندانش بی بهره بود، ناراحت شدم. ابتدایی ترین منظور اینکه محل دریافت بلیت برای مردم حاضر مشخص نبود، وارد محوطه سینما که می شدید، پشت میزی چوبی، جوانی نشسته بود و همان اندک جمعیت علاقه مند، هزینه ی بلیت شان را از طریق همراه بانک برایش کارت به کارت پرداخت می کردند. دستگاه پوز وجود نداشت و گویا دستگاه پوز وجود داشته اما همان ابتدا خراب شده بود. آنان هایی هم که همراه بانک نداشتن یا پرداخت اینترنتی برایشان میسر نبود از طریق خودپرداز خارج از محوطه ی سینما هزینه بلیتشان را پرداخت می کردند. خلاصه زحمتی بود برای مراجعه کننده سینما دوست که این مسافت را با خانواده و فرزند کوچکش طی طریق کرده بود برای تماشای فیلم. هزینه ی بلیت هم ۳۵ هزار تومان ناقابل بود که به نسبت امکانات توصیفی پیش رو بی انصافی است. همین فیلم چند ماه بعد که از پرده سینما پایین آمد با قیمتی بسیار پایین از طریق ویدئو کلوپ ها یا به شکل رایگان در پلتفرم ها در دسترس مردم قرار می گیرد و می توانند با خانواده و در محیط خانه تماشا کنند. هر چند از مدت ها قبل از این تعطیل شدن ها هم استقبال چشمگیری از سوی مردم بوشهر برای حضور در سینما بهمن به هر دلیلی نمی شد اما در روزهای تعطیل و روزهای سه شنبه که بلیت سینما نیم بها می شد و فیلم خوبی اکران می شد سینما با استقبال چشم گیری روبرو بود. از طرفی نمی توان انتظار داشت بعد از این مدت تعطیلی سینماها در مرکز استان و کافی نبودن تبلیغات برای بازگشایی مجدد سینما که ضرورت این جریان فرهنگی از سوی متولیان امر چون ارشاد بوشهر است آن هم در دو سانس و فقط نمایش دو فیلم و البته بعد مسافت و قیمت بلیت سیلی از جمعیت روانه ی سینما آوینی شوند.

گفتنی است فیلم های خوبی در طول مدت تعطیلی سینما بهمن بوشهر در سراسر کشور اکران شد که ما سینما دوستان، موفق به تماشای به موقع آن ها نشدیم و شاید بعد از گذشت ماه ها این فیلم ها را از طریق ویدوئو کلوپ ها یا خرید آنلاین در پلتفورم ها تماشا کردیم و در حال حاضر هم خبر موثقی از بازسازی زودهنگام سینما بهمن بوشهر یا واکنشی از مسئول و مقامی برای راه اندازی این مکان نوستالژیک و هنری نداریم اما امیدوارم با توجه به موقعیت خوب مکانی این سینما که برای اغلب مردم بوشهر و حتی مسافران راه گم کرده قابل دسترس است و با درنظر گرفتن بعد فرهنگی و بهره ی هنری آن برای جوانان و در راستای توسعه ی فضای امید و نشاط و رفاه شهروندان شاهد همراهی گسترده ی نهادها غیرمرتبط و مرتبط با هدف تحقق مسئولیت اجتماعی برای جذب سرمایه و تخصیص اعتبار و پیگیری متولیان و مسئولان شهر بوشهر برای راه اندازی مجدد و دائمی این مکان فرهنگی باشیم.

می نویسیم شاید به چشم مصلحت آید.

 

  • منبع خبر : پایگاه خبری دادورزی